پاورپوینت فصل سوم برنامه ریزی سیستم های اطلاعاتی (pptx) 12 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 12 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل سومبرنامه ریزی سیستم های اطلاعاتی
سیستم های اطلاعاتی در اغلب سازمانها مانند سیستمهای کاربردی منفرد در رابطه با مسائل مجزای سازمانی ایجاد می شوند. طراحان این سیستم ها خیلی کم تفکر طرح کلی سیستمهای اطلاعاتی را ارائه می دهند .در مقابل چنین رویکرد اتفاقی ، بعضی سازمانها رویکرد برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی را انتخاب کرده اند .بدین معنی که اولویت اجرایی فناوری اطلاعات بر مبنای ارتباط استراتژیک آنها رتبه بندی می شود .اصطلاح برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی بر برنامه ریزی برای ایجاد سیستمهای کاربردی مبتنی بر رایانه دلالت دارد .این برنامه ریزی ممکن است شامل فعالیتهایی مانند تعریف نیازها به سیستم کاربردی ، طراحی برنامه ، تخصیص منابع خاص برای ایجاد آن باشد . اما اصطلاح برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی ، مفهوم وسیع تری دارد که به معنی برنامه ریزی برای تعیین نیاز به سیستمهای اطلاعاتی است به گونه ای که بتواند نیازهای بلند مدت و کوتاه مدت سازمان را براورده سازند . متدلوژی برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی ابزار مفیدی است که یک سازمان میتواند بکارگیرد .متدلوژی برنامه ریزی اهداف عمومی سعی دارد تمامی سیستمهای کاربردی را برای ارضای نیازهای سازمانی تشخیص دهد در حالی که متدلوژی برنامه ریزی اهداف خاص روی برنامه ریزی سیستمهای خاصی متمرکز می شود .معروف ترین متدلوژی های برنامه ریزی سیستمهای اطلاعاتی طراحی شده عبارتند از:برنامه ریزی سیستمهای پشتیبانی کاری (BSP) شرکت IBMعوامل کلیدی توفیق( CSF ) دانشگاه MIT روش BSP بر رویکرد اهداف عمومی تأکید دارد و بیشتر بر طراحی MIS می پردازد ، اما جست و جوی منظم برای فرصت های SIS را نادیده می گیرد متدلوژی CSF خود را وقف کشف MSS یعنی سیستمهای اطلاعاتی اجرایی (EIS) و سیستمهای اطلاعاتی تصمیم یار (DSS) می کند .
ديدمان آنتوني تحت عنوان سيستمهاي برنامه ريزي و كنترل ، وظايف مديريت را در سه سطح به شرح ذيل تعريف مي كند :
برنامه ريزي استراتژيك : فرايند تصميم گيري در خصوص اهداف ، منابع مورد استفاده براي رسيدن به اين اهداف و نيز تدوين استراتژي هاو خط مسي هايي كه براي تهيه منابع ، آماده سازي و نحوه استفاده از منابع لازم است
كنترل مديريت : فرايندي است كه مديران مطمئن مي شوند ، منابع سازماني بطور كامل حاصل شده و بطور موثر در جهت تحقق اهداف سازماني بكار گرفته مي شود .
كنترل عمليات : فرايند حصول اطمينان از اينكه وظايف به طور موثر و كارآمد انجام مي شوند .
مطابق نظر آنتوني (Anthony ) اين سه فرايند سلسله مراتبي را تشكيل مي دهند كه با برنامه ريزي استراتژيك شروع و به كنترل عمليات ختم مي شود و داراي ابعادي مانند زمان (بلند مدت ،ميان مدت و كوتاه مدت ) سطح سازماني (عالي،مياني و عملياتي)درجه قضاوت (عالي،تاحدي،هيچ) اهميت تصميم(عمده،متوسط و جزئي)و ....است .برنامه ريزي استراتژيك عبارت است از فرايند تعيين اهداف و استراتژي هاي سازماني .برنامه ريزي استراتژيك با تصميمات عمده (مانند متنوع سازي ،اندازه سازي مجدد ) كه پيامدهاي بلند مدت دارند ،سروكار دارد. كنترل مديريت با عمليات جاري سازمان در ارتباط است .در كنترل عملياتي ،تأكيد از مسائل عمومي تر به وظايف عمليات جزئي انتقال ميابد .
ديدمان آنتوني
مدل ارل
سازمان نياز دارد نگرشي را بوجود آورد تا برنامه ريزي سيستم هاي اطلاعاتي را با فرايندهاي كلي مديريت و برنامه ريزي كاري در هم آميزد .ارل (Earl )پنج نگرش عمده را در برنامه ريزي سيستمهاي اطلاعاتي مطرح مي سازد كه بر بلوغ سازماني فزاينده دلالت دارد .با نگاه به مدل ارل اثر بخشي پيوند بين برنامه ريزي سيستمهاي اطلاعاتي و استراتژي سازماني را مي توان دريافت . مطابق اين روش پنج نگرش برنامه ريزي در هر مرحله از بلوغ سازماني به شرح ذيل شكل مي گيرد :
نگرش تكنولوژي مدار :
اين نگرش در مرحله اول ، براي عمدتاً متخصصان فناوري اطلاعات براي برپا ساختن بنيادها و معماري تكنولوژي اطلاعات اعمال و سيستمها و فناوري اطلاعات در سازمان نگاشت مي شود .
نگرش روش مدار:
در مرحله دوم ، روشهاي كاري مورد تحليل قرار مي گيرند تا نياز به سيستمهاي اطلاعاتي بطور منطقي تعريف شود. مديريت ارشد سازمان جهت گيري سازمان در خصوص IS/IT را تعيين مي كند .
نگرش اداري :
در مرحله سوم ، برنامه ريزي تفصيلي سيستمهاي اطلاعاتي تحقق ميابد ف و بودجه هزينه اي و سرمايه اي براي نيل به كاركردهاي سيستمهاي اطلاعاتي تأمين مي شود .
نگرش كارمدار :
در مرحله چهارم ،كسب مزيت رقابتي از طريق فرصتهايي كه IS/IT در اختيار سازمان قرار مي دهد ،دنبال مي شود .برنامه هاي كاري مورد تحليل قرار ميگيرند تا نقش كليدي IS/IT در برآورده ساختن نيازهاي كوتاه مدت و ميان مدت مشخص شود .مديران ارشد و كاربران جهت گيري در مورد سيستمهاي اطلاعاتي را تعيين مي كنند .
نگرش سازمان مدار :
در مرحله پنجم يكپارچه سازي استراتژي هاي كاري و سيستمهاي اطلاعاني دنبال مي شود .اين اجماع وجود دارد كه IS/IT مي تواند در برآورده ساختن اهداف كلي سازمان كمك كند .
ارتباط دهي استراتژي رقابتي با برنامه ريزي سيستمهاي اطلاعاتي
ارتباط دهي يا برازش استراتژي با برنامه IS ،بستگي به تشخيص فرصتها و تهديدهاي فعلي و آينده SIS دارد .همانطور كه در نمودار 3-2 ديده مي شود ارتباط بين استراتژي رقابتي و برنامه IS از طريق SIS برقرار مي شود .براساس اين مدل ساده اگر برنامه هاي IS با استراتژي رقابتي مرتبط نباشند ،سيستمهاي اطلاعاتي از جايگاه با ثباتي در سازمان برخوردار نخواهند شد و سطح SIS شكل نمي گيرد .
نگرش كارمدار :
در مرحله چهارم ،كسب مزيت رقابتي از طريق فرصتهايي كه IS/IT در اختيار سازمان قرار مي دهد ،دنبال مي شود .برنامه هاي كاري مورد تحليل قرار ميگيرند تا نقش كليدي IS/IT در برآورده ساختن نيازهاي كوتاه مدت و ميان مدت مشخص شود .مديران ارشد و كاربران جهت گيري در مورد سيستمهاي اطلاعاتي را تعيين مي كنند .
نگرش سازمان مدار :
در مرحله پنجم يكپارچه سازي استراتژي هاي كاري و سيستمهاي اطلاعاني دنبال مي شود .اين اجماع وجود دارد كه IS/IT مي تواند در برآورده ساختن اهداف كلي سازمان كمك كند .
ارتباط دهي استراتژي رقابتي با برنامه ريزي سيستمهاي اطلاعاتي
ارتباط دهي يا برازش استراتژي با برنامه IS ،بستگي به تشخيص فرصتها و تهديدهاي فعلي و آينده SIS دارد .همانطور كه در نمودار 3-2 ديده مي شود ارتباط بين استراتژي رقابتي و برنامه IS از طريق SIS برقرار مي شود .براساس اين مدل ساده اگر برنامه هاي IS با استراتژي رقابتي مرتبط نباشند ،سيستمهاي اطلاعاتي از جايگاه با ثباتي در سازمان برخوردار نخواهند شد و سطح SIS شكل نمي گيرد .
برنامه ريزي استراتژيك سيستمهاي اطلاعاتي
برنامه ريزي استراتژيك سيستمهاي اطلاعاتي فرايند تشخيص بدره سيستمهاي كاربردي است كه سازمان را در اجراي طرحها و تشخيص اهداف كاري اش كمك مي كند .
راولي تعريف مي كند : برنامه ريزي استراتژيك سيستمهاي اطلاعاتي ، فرايند تدوين يك برنامه براي اجرا و استفاده از سيستمهاي اطلاعاتي به شيوه اي كه اثر بخشي منابع اطلاعاتي سازمان را بهينه سازد و از آنها براي پشتيباني اهداف تمام سازمان استفاده نمايد .
برنامه ريزي استراتژيك مدت زيادي است كه به عنوان يكي از فعاليتهاي بنيادي مديريت ارشد تشخيص داده شده است .اين فعاليت براي كاهش عدم اطمينان ،هماهنگي فعاليتهاي اعضاي سازمان ،ايجاد ارتباط بين زيرگروههاي سازماني و جست و جوي فعالانه فرصتهاي كاري در عرصه رقابتي بكار گرفته مي شود .در حالي كه منطق و هدف برنامه ريزي استراتژيك شناخته شده ،و فرايند واقعي ان تا حدودي پيچيده است .بنابراين ادبيات مديريت استراتژيك بر مفهوم سازي ابعاد فرايند برنامه ريزي و ارتباط انها با مقياس هاي اثربخش متمركز شده است .
برخلاف ادبيات مديريت استراتژيك ،بيش تر مطالعات مربوط به سيستمهاي اطلاعاتي بر طراحي و ايجاد ابزارها و متدو لوژي هايي براي برنامه ريزي استراتژيك متمركز شده است .
ابعاد شش گانه فرايند SISP
جامعيت :
در ادبيات مديريت استراتژيك يكي از ويژگيهاي فرايند برنامه ريزي استراتژيك جامعيت در تصميم گيري و يكپارچه سازي است .جامعيت يعني توجه جامع به فرايند كه شامل اين موارد مي شود :
جمع آوري دامنه وسيعي از گزينه ها
بررسي دامنه كاملي از اهداف
ارزش گذاري دقيق هزينه ها و ريسكهاي مختلف
پيمايش اطلاعات براي ارزيابي راهكارها
قضاوت در خصوص گزينه ها بر مبناي اهداف
بازبيني پيامدهاي منفي و مثبت تمام گزينه هاي شناخته شده
انتخاب طرحهاي تفصيلي با امعان نظر در مقتضيات اجرايي راهكارهاي انتخابي
رسميت :
به وجود و فنون ،رويه هاي مكتوب و خط مشي هايي اشاره دارد كه راهنماي فرايند برنامه ريزي اند .يك سيستم برنامه ريزي با رسميت بالا فرايندي منطقي براي ساختن برنامه هاي استراتژيك محسوب مي شوند .
تمركز :
به توازن بين خلاقيت و جهت گيري نظارتي در درون فرايند برنامه ريزي استراتژيك اشاره دارد.
جريان :
نقش مديران سازماني و بخشي در شروع فرايند برنامه ريزي به منزله يكي از ويژگي هاي مهم برنامه ريزي استراتژيك محسوب مي شود .با توجه به مركز ثقل اختيارات يا تفويض اختيار براي برنامه ريزي ،جريان نوعاً از مديريت عالي به سطوح پايين سازمان (بالا-پايين) يا از سطوح بالاي سازماني (پايين-بالا) اطلاق مي شود .جريان بالا-پايين منجر به مشاركت محدود مديران سطوح پايين در فرايند بر نامه ريزي استراتژيك مي شود .يعني مديران سطوح پايين بيشتر در اجراي استراتژيك درگير مي شوند . در حالي كه جريان پايين به بالاي برنامه ريزي استراتژيك به درگيري بيشتر مديران وظيفه اي در برنامه ريزي منجر مي شود . در اين حالت فرايند برنامه ريزي با ايده ها وپيشنهادهايي كه مديران وظيفه اي مطرح مي كنند ،شروع مي شود و نقش مديريت عالي تلفيق پيشنهادهاست .