پاورپوینت حکایت به خدا چه بگویم؟ (pptx) 6 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 6 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خدا
حکایت : به خدا چه بگویم؟
روزی، غلامی گوسفندان اربابش را به صحرا برد.
؛ که مسافری از راه گوسفندان ، در دشت سرگرم چرا بودند
رسید و با دیدن انبوه گوسفندان ، به سراغ آن غلام(چوپان)
رفت و گفت:« از این همه گوسفندانت، یکی را به من بده ».
چوپان گفت:« نه ، نمی توانم این کار را بکنم ؛ هرگز! ».
مسافر گفت:« یکی را به من بفروش ».
چوپان گفت:« گوسفندان ، از آن من نیست ».
مرد گفت:« خداوندش را بگوی که گرگ ببرد ».
غلام گفت:« به خدای چه بگویم»؟!
دانش آموزان عزیز ،متن حکایت به خدا چه بگویم را ، همراه با خوانش آن
ملاحظه فرمودید . اکنون به چند پرسش در مورد متن درس با دقّت جواب دهید.1 – مفهوم کلّی حکایت را برای دوستان خود باز گو کنید.
2 – درمورد نشانه های نگارشی که در متن درس آمده
است،با هم بحث و گفت و گو کنید.
بیاموزیمحکایتی که خواندیم از کتاب رساله ی قشیریّه
نوشته ی ابوالقاسم قشیری انتخاب شده است.
ابوالقاسم قشیری ، یکی از عارفان معروف
قرن پنجم است که این کتاب را در شرح
اصطلاحات و معرّفی مشایخ عرفانی
به نگارش در آورده است.
به نکته های زیر توجّه فرمایید.1- خداوندش را بگوی که گرگ ببردخداوند در اینجا به معنی صاحبگوسفندان است.2- در جمله ی روزی غلامی گوسفندان
اربابش را به صحرا برد ، روزی « قید »
است . زیرا مفهومی به فعل می دهد ومی توانیم آن را حذف کنیم یا به جای آن
قید دیگری بنویسیم.