دانلود گازسوز كردن خودروها (docx) 61 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 61 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بررسي وضعيت گازسوز كردن خودروها در ايران و ساير كشورها
در سالهاي اخير، وقوع بحرانهاي نفتي، افزايش سريع تعداد خودروها، كاهش ذخاير نفتي و تصويب قانونهاي سخت مبارزه با آلودگي محيطزيست، منجر به آن شده تا ساخت خودروهاي كممصرف و با آلايندگي كم و همچنين استفاده از سوختهاي جايگزين، در دستور كار مراكز تحقيقاتي جهان قرار گيرد.
در كشور ما نيز بهدليل مصرف بيروية فرآوردههاي نفتي و محدوديت ظرفيتهاي پالايشگاهي براي توليد بنزين و گازوييل، مشكل تأمين بنزين را تا حدي بغرنج ساخته كه اخيراً برخي مسئولان، جيرهبندي بنزين را بهعنوان راه چاره مطرح كرداند.در سه ماهه اول سال 82 ظرفيت توليد بنزين در داخل حدود 16 ميليون ليتر كمتر از ميزان بنزين مورد نياز كشور است كه ميزان اين كمبود، نسبت به مدت مشابه سال قبل، 52.5 درصد افزايش پيدا كرده است. واردات بنزين در همين مدت از سال، حدود 316 ميليون دلار بوده كه در مقايسه با چهار ماه نخست سال گذشته، 55 درصد رشد داشته است. طبق آمار موجود، ميزان گازوئيل مصرفي در همين مدت از سال 82، حدود 68 ميليون و 900 هزار ليتر بوده كه بنا به گفتة مسؤلان، با اين روند مصرف، كشور ما در آينده به واردكنندة گازوئيل نيز تبديل خواهد شد. در حال حاضر به بيشترين ميزان ممكن، بنزين به كشور وارد ميشود و پالايشگاههاي كشور نيز با حداكثر ظرفيتهاي خود، بنزين توليد ميكنند. از طرف ديگر براي واردات بيشتر بنزين نيز با محدوديت اسكلهها مواجه خواهيم بود. با وجود چنين محدوديتهايي، روند مصرف به نحوي است كه طبق پيشبينيهاي انجام شده، مصرف بنزين در خلال سالهاي برنامه چهارم توسعه كشور، به 100 ميليون ليتر در روز خواهد رسيد.چنانچه اين نكته را كه ميزان قابل توجهي از بنزين توليدي و وارداتي به علت تفاوت قيمت با كشورهاي همجوار، به صورت قاچاق از مرزهاي شرقي خارج ميشود، به مشكلات برشمرده بيفزاييم، به اين نتيجه ميرسيم كه كشور ما در زمرة كشورهايي قرار دارد كه در آينده با معضل اساسي در تأمين سوخت مورد نياز وسائل نقلية خود روبرو خواهند شد. لذا بررسي راهحلهاي موجود براي تامين سوخت مورد نياز، ضروري به نظر ميرسد.مشكلات برشمرده نظير محدوديت تأمين سوخت، آلودگيهاي ناشي از مصرف بيش از حد بنزين و بار اقتصادي تحميل شده به دولت، موجب شده تا مسئولين به سمت كاهش مصرف سوخت خودروها، جايگزين خودروهاي فرسوده و استفاده از سوختهاي جايگزين حركت كرده و برنامههايي را در اين زمينه تدوين نمايند.از ميان راهحلهاي موجود، بنا به دلايلي نظير عدم دسترسي به تكنولوژي روز در خودروسازي، ناتواني اقشار آسيبپذير در جايگزيني خودروهاي فرسوده و همچنين وجود پتانسيل فراوان در زمينة استفاده از سوختهاي جايگزين، خصوصاً گاز طبيعي، گزينه استفاده از سوختهاي جايگزين عمليتر به نظر ميرسد. در اين مطلب به بررسي مزاياي اين جايگزيني و زيرساختهاي مورد نياز آن ميپردازيم:استفاده از سوختهاي با منشاء گاز طبيعي در خودرو:با توجه به فراواني منابع گاز موجود در كشور، گاز طبيعي يكي از گزينههاي مناسب به عنوان سوخت جايگزين است، گزارشهاي منتشر شده از سوي انجمن جهاني انرژي، بيان ميدارد كه حداقل تا آغاز سال 2020، گاز طبيعي براي مصارف حمل و نقل زميني، بهترين و عمليترين جايگزين سوختهاي فسيلي نظير بنزين و گازوييل ميباشد.استفاده از گاز طبيعي به عنوان سوختي با آلودگي كم، نسبت به بنزين، گازوييل و گاز پروپان (LPG)، به صورت روزافزون در سطح دنيا در حال افزايش است؛ در حال حاضر، حدود 2.2 ميليون خودروي سواري گاز طبيعي سوز دركل جهان در حال تردد هستند و بالغ بر 5180 ايستگاه سوخترساني، به اين خودروها گاز طبيعي عرضه مينمايند.طبق آمار جهاني، در سال 1996 ايران با داشتن 800 خودروي گاز طبيعي سوز و تنها يك جايگاه سوخترساني فعال، در ردة هجدهم جهان قرار گرفته است. اين مساله نشان ميدهد كه ايران عليرغم داشتن رتبة دوم از نظر ميزان ذخاير گاز در جهان، از امكانات بالقوة خود براي استفاده از اين سوخت بهرة چنداني نبرده است. امتيازات استفاده از گاز طبيعي بهعنوان منشاء سوخت:الف) آلودگي هوا:آلودگي هوا از معضلات اساسي شهرهاي بزرگ كشور محسوب ميشود. اين آلودگي اثرات مخربي بر سلامت افراد از نظر جسماني و رواني، گياهان، اشيا و ساختمانها (از نظر خوردگي، سياه شدن و كاهش مقاومت) دارد. 70 درصد آلودگي در شهرهاي بزرگ، ناشي از وسائل نقليه ميباشد. ميزان اين آلودگي در شهرهايي نظير تهران و اصفهان، در برخي مواقع از هفت برابر حد مجاز سازمان بهداشت جهاني نيز فراتر ميرود.استفاده از گاز طبيعي فشرده، باعث كاهش آلايندههاي خروجي از اگزوز خودروها ميشود؛ به طوري كه بر اساس يكي از مطالعات انجام شده براي مقايسة آلايندههاي ناشي از سه سوخت بنزين، گازوييل و گاز طبيعي، كاهش آلايندههاي ناشي از گاز طبيعي نسبت به دو سوخت ديگر، محسوس ميباشد:- براساس مطالعات صورت گرفته، مصرف گاز طبيعي روي هم رفته (از مرحله چاه تا چرخ) باعث كاهش انتشار 24 درصدي گازهاي گلخانهاي نسبت به بنزين و گازوئيل ميگردد.- انتشار ذرات معلق منتشرشده از آخرين نسل اتوبوسهاي گازسوز تقريباً غيرقابل تشخيص است.- اكسيدهاي نيتروژن توليدي موتور اتوبوسهاي گازسوز، 2/0 اكسيد نيتروژن توليد شده توسط اتوبوسهاي گازوئيلسوز است.- ميزان سموم موجود در گاز طبيعي، نظير بنزن پايينتر از حدي است كه براي محيطزيست خطر به حساب بيايند.- علاوه بر موارد فوق اختلاط سريع و مناسب با هوا به دليل حالت گازي سوخت و همچنين عدد اكتان بالا و بهسوزي حاصله، امتيازات زيستمحيطي ديگري براي اتوبوسها و تاكسيهاي گازسوز به شمار ميآيند.بنابراين، با استفاده از گاز طبيعي آلودگي هوا كاهش مييابد و يا حداقل رشد آن متوقف ميشود. اين امر موجب كاهش هزينههاي اجتماعي و اقتصادي ميشود كه از آلايندگي بخش حمل و نقل، ناشي ميشود.ب) كاهش مصرف فرآوردههاي نفتي:افزايش توليد خودروهاي پرمصرف، كثرت خودروهاي فرسوده، عدم سوختگيري صحيح، خروج غيرقانوني سوخت از كشور و عدم تنظيم موتور خودروها، باعث گرديده كه مصرف اين فرآوردهها، به خصوص بنزين رشد چشمگيري داشته باشد. مصرف بنزين از 1413 هزار متر مكعب در سال 1350 به 15510 هزار متر مكعب در سال 1379 بالغ گرديده است. چنانچه همين روند مصرف در كشور ادامه يابد، ميزان كسري بنزين در كشور طي 20 سال آينده، به بيش از 500 ميليارد ليتر خواهد رسيد.استفاده از گاز طبيعي در بخش حمل و نقل، نه تنها باعث كاهش مصرف فرآوردههاي نفتي و همچنين كاهش واردات ميشود، بلكه به دليل سقف صادرات نفت و فرآوردههاي آن موجب افزايش صادرات و درآمد ارزي كشور نيز ميشود. زيرا كل توليد نفت خام كشور عدد محدودي است كه توسط اوپك تعيين ميشود. از اين رو هرچقدر مصرف داخل در كشور بالا رود، توان صادرات و درآمد ارزي آن كاهش مييابد. ج) كاهش يارانه بخش حمل و نقل:سالانه مبالغ هنگفت يارانه به حاملهاي انرژي در كشور اختصاص مييابد. در ميان بخشهاي مصرفكنندة اين مواد، بخش حمل و نقل بيشترين مقدار را به خود اختصاص داده است. در سال 1379، از مبلغ 1276241 ميليارد ريالي كل يارانههاي انرژي، حدود 42745 ميليارد ريال به بخش حمل و نقل تعلق داشته است. از مبلغ مذكور، بنزين و گازوئيل به ترتيب با 52.5 و 44.7 درصد، بالاترين مقدار يارانه را به خود اختصاص دادهاند.براساس بررسيهاي صورت گرفته، افزايش قيمت بنزين تا مرز 2000 ريال، مصرف بنزين را تنها حدود 20 درصد كاهش ميدهد؛ در حالي كه اثرات اجتماعي و سياسي اين افزايش قيمت، براي جامعه و دولت، بسيار زياد است. بنابراين استفاده از اين اهرم براي كاهش مصرف بنزين، منطقي و بهصرفه نيست. بهترين راهحل براي اين مسئله، استفاده از گاز طبيعي ميباشد؛ با توجه به ويژگيهاي گاز طبيعي و موقعيت ايران از نظر برخورداري از منابع گاز، مصرف گاز طبيعي در خودروها موجب ميشود كه يارانة تخصيصيافته به اين بخش، كاهش يابد.د) ايمني بيشتر خودروها:گاز طبيعي نسبت به هوا سبكتر است و در زمان نشت از مخزن ذخيرة سوخت و يا ساير قسمتهاي خودرو، به دليل چگالي كمتر به سمت بالا حركت ميكند. اين مساله در كنار دماي اشتعال بالاتر گاز طبيعي (حدود 650 درجه) نسبت به بنزين (350 درجه سانتيگراد)، موجب كاهش خطرات ناشي از انفجار و يا آتشسوزي در خودروهايي ميگردد كه با استفاده از گاز طبيعي حركت ميكنند. همچنين مخازن گاز طبيعي خصوصاً مخازن CNG با استحكام بيشتري نسبت به مخازن بنزيني ساخته شده و تحت آزمونهايي نظير آزمون مواد اوليه، تركيدن تحت فشار هيدرواستاتيك، قرار گرفتن در معرض آتش، نفوذ گلوله، محيط اسيدي و سقوط از ارتفاع قرار ميگيرند تا از ايمني آنها جهت استفاده در اتومبيل، اطمينان لازم حاصل گردد.ه) ساير منابع اقتصادي:براي برآورد ميزان صرفهجويي اقتصادي ناشي از جايگزيني بنزين با گاز طبيعي بايستي برآوردي از ميانگين مسافت سالانة طي شده توسط هر خودرو ميزان مصرف سوخت و قيمت سوخت داشت. بعنوان مثال چنانچه يك خودرو كه به ازاي هر 100 كيلومتر 10 ليتر بنزين مصرف ميكند، سالانه 50000 كيلومتر مسافت طي كند، ميزان صرفهجويي حاصله معادل 71600 ريال خواهد بود. حال اگر 000/000/1 خودرو گازسور چنين مسافتي را طي كنند ميزان صرفهجويي ملي معادل 71 تريلون و 600 ميليارد ريال خواهد بود. اين ارقام صرفاً از اختلاف در قيمت CNG و بنزين و ميزان مصرف آنها ناشي شده است. حال آنكه اثرات اقتصادي ناشي از آلايندههاي منتشره از خودروهاي گازسوز و بنزينسوز نيز در افزايش مزاياي اقتصادي خودروي گازسوز مؤثر است.انواع سوختهاي با منشاء گاز طبيعي:در حال حاضر، CNG بهعنوان سوخت اصلي با منشاء گاز طبيعي براي وسايل نقلية كشور مطرح شده است؛ اما در كشورهاي پيشرفته نظير آمريكا و كشورهاي اروپايي، بر روي انواع ديگري از سوختهاي گازي، نظير ANG، LNG و مشتقاتي نظير DME و متانول نيز سرمايهگذاري شده و با توجه به مزاياي آنها از نظر زيستمحيطي، اقتصادي و فني نسبت به CNG، از آنها در وسائل نقليه اين كشورها استفاده ميشود. به عنوان نمونه، اكثريت ناوگان حمل و نقل سنگين آمريكا از سوخت LNG استفاده مينمايند. اكنون اين سوال پيش ميآيد كه آيا در ايران، بررسيهاي لازم در اين زمينه صورت پذيرفته است؟بنا بر چه معياري، CNG بهعنوان اولويت كشور انتخاب شده است؟از نظر سازمان بهينهسازي مصرف سوخت، با توجه به شرايط اقليمي ايران و با توجه به وجود شبكه گسترده توزيع گاز، CNG جايگزين بسيار مناسبي براي ساير سوختها شمرده ميشود. اين سازمان بر قيمت و آلايندگي كم اين سوخت تاكيد دارد. اما آيا در مقايسه با سوختهايي نظير DME و LNG، مزاياي فوق به قوت خود باقي است؟سوخت CNG از متانول، بنزين و گازوئيل ارزانتر است و آلايندگي آن نيز به مراتب كمتر ميباشد. اين سوخت در احتراق، عدد اكتان بالاتري نسبت به بنزين دارد. اما موتورهاي با سوخت CNG در مقايسه با LNG قدرت كمتري دارند. LNG، ظرفيت انرژي بالاتري نسبت به CNG و متانول داشته و استفاده از LNG براي وسايط نقلية سنگين مانند تريلرها، اتوبوسهاي ترانزيت و لوكوموتيوها در مسافتهاي طولانيتر، مطلوبتر ميباشد.95 تا 99 درصد سوخت LNG، از متان تشكيل شده است؛ در حاليكه CNG، 88درصد متان است. بنابراين آلايندگي LNG نسبت به CNG، بسيار كمتر است. قيمت LNG نيز در مقايسه با متانول، گازوئيل و بنزين ارزانتر است و تكنولوژي توليد، ذخيرهسازي و حمل و نقل آن نيز شناخته شده است. هزينههاي ساخت جايگاههاي سوخترساني LNG، در مقايسه با گازوئيل و بنزين بيشتر، ولي در مقايسه با CNG ارزانتر و همچنين ساخت آن سريعتر ميباشد.در حال حاضر از LNG در كشورهايي نظير بلژيك، سوئد، فنلاند، نروژ، ژاپن، آلمان، ازبكستان و آمريكا استفاده شده و برنامههاي مشخصي به منظور توسعه خودروهاي LNGسوز تدوين شده است. استفاده از اين وسايل نقليه در آمريكا از رشد بيشتري برخوردار است و طبق برآوردها 1500 دستگاه وسيله نقليه با سوخت LNG در اين كشور در حال تردد ميباشند كه اكثر آنها، خودروهاي سنگين مانند كاميونها و اتوبوسها هستند.همين محاسبات و بررسيها را در مورد سوختهايي چون DME نيز ميتوان مطرح نمود و به خصوص در اين بررسيها بايستي پيشبيني تحولات روزبهروز تكنولوژي را نيز مدنظر قرار داد. به طور كلي لازم است نهادهاي مسئول اجراي طرح گازسوز كردن خودروها، نظير سازمان بهينهسازي مصرف سوخت، توجه خود را تنها به يك نوع سوخت نظير CNG معطوف نداشته و در كنار CNGسوز كردن وسايل نقليه، در زمينة نحوة بهرهگيري و مزاياي استفاده از سوختهاي با منشاء گاز طبيعي ديگري نظير LNG و زيرساختهاي مورد نياز آنها به تحقيق و پژوهش بپردازند تا در سالهاي آتي، در اين زمينه از كشورهاي پيشرفته عقبتر نباشيم.بررسي عملكرد ايران در زمينة استفاده از گاز طبيعي بهعنوان سوخت؛ مشكلات و هزينهها:مشكلات ناشي از مصرف بنزين و گازوييل كه در بخشهاي قبل برشمرده شد، مسئولين ذيربط را بر آن داشت تا در سالهاي اخير، استفاده از گاز طبيعي در وسايل نقلية سبك و سنگين را تجربه كرده و برنامههايي جهت گازسوزكردن ناوگان حمل و نقل كشور تدوين نمايند.طبق برنامهاي كه سازمان بهينهسازي مصرف سوخت تدوين نموده و در دست اجرا است، تا پايان سال 1384، بايستي 554 هزار خودرو گازسوز در ايران توليد و يا تبديل شوند. اين در حالي است كه بنا به گفتة كارشناسان سازمان مديريت و برنامهريزي، طي سالهاي 1379 تا سالهاي 1382 بالغ بر 140 ميليون دلار و همچنين 17.6 ميليارد ريال صرف گازسوز كردن خودروها شده كه در جهت برنامهريزي جهت گازسوزكردن 200 هزار دستگاه خودرو بوده است. (حيات نو اقتصادي 3/ 9/ 82 )علاوه بر اين شوراي اقتصاد در ماههاي پايان سال 1380، براي توليد 650 هزار خودرو CNGسوز را تصويب كرد كه تأمين هزينة 944 ميليون دلاري آن در كنار 344 ميليون دلار هزينة احداث جايگاه سوخترساني، از طريق منابع داخلي و يا بيع متقابل انجام خواهد شد.با وجود چنين برنامهريزيهايي، محدود بودن تعداد خودروهاي گازسوز شده و همچنين كمبود ايستگاههاي سوخترساني راهاندازي شده، نشان ميدهد كه ايران در اجراي برنامة توسعة وسايل نقلية گازسوز، چندان موفق عمل نكرده است؛ امري كه خود مسئولان نيز بدان اذعان دارند. سرعت كند گازسوز كردن خودروها ]عباسپور، مشاور رئيس جمهور[، وجود مشكل انبار كردن گاز جهت استفادة خودروهاي گازسوز ]مهندس هاشمي، رئيس بهينهسازي[، وجود تنها يك پمپ گازرساني به اتوبوسها در تهران و درنتيجه محدوديت استفاده از اتوبوسهاي گازسوز و بلااستفاده ماندن تعدادي از اين اتوبوسها ]معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران[ و ناهماهنگي ميان ارگانها، سازمانها و نهادهاي درگير مسالة گازسوزكردن، نظير شركت واحد و خودروسازان و وجود يك تجربة نامناسب در زمينه LPG در ذهن مردم ]مهندس فيضبخش، مدير پروژه CNG ايران خودرو[، نمونهاي از مشكلاتي است كه مانع موفقيت طرح گازسوز كردن خودروها در ايران شده است.به اعتقاد كارشناسان مسألة تغيير سوخت مورد استفاده در حمل و نقل يك كشور، كار وسيعي است كه تنها با اجراي يك برنامه درازمدت و هدفدار كه از طريق كارشناسان ذيربط تهيه شده و با دقت و هماهنگي اجرا شود، امكانپذير خواهد بود.تجربههاي ديگر كشورها:بنا به گزارش ارايه شده از سوي انجمن اروپايي خودروهاي گازسوز، "براي اين كه دولتها بتوانند از ابتدا در تدوين برنامههاي جديد حمل و نقل گازسوز موفق شوند، بايد از تجارب موفقيتها و شكستهاي ديگران استفادة مدبرانه كنند؛ دولتها ميتوانند با مطالعة تجارب كشورهاي ديگر، معقولترين راه گسترش خودروهاي گازسوز را در كشور خود، به بهترين نحو پيشبيني كنند."نتيجهاي كه از بررسي كلي سياست دولتهاي موفق در اين زمينه، نظير آرژانتين، ايالات متحدة آمريكا، استراليا، كانادا، بلژيك و انگلستان بهدست ميآيد، اين است كه دولتها در مسالة گازسوز كردن خودروها بايد با استفاده متعادل از وسايل و روشها، دربارة سياستهاي حمل و نقل تصميمگيري نمايند. اگر تركيب سياستها و چگونگي اجراي آنها نامناسب طراحي گردد، به طور ناهماهنگ به كار گرفته شود و يا داراي قدرت عمل ضعيفي باشد، سياستگذاريها به هدف نهايي نرسيده و با شكست مواجه خواهد شد. زمانبندي اجرا و اعمال سياستها – اين كه چه زماني شروع ميشوند و چگونه خاتمه مييابند – نيز تأثير عمدهاي در موفقيت سياستهاي دولت دارد. يكي از عوامل مهم مؤثر در اجراي كارآمد سياستها، در ادامه معرفي شده است:لزوم ائتلاف گروههاي ذينفع:مسألة تغيير سوخت مورد استفاده در حمل و نقل يك كشور، كار وسيعي است كه تنها با همكاري و توجه طرفهاي ذينفع و برنامهريزيهاي مؤثر امكانپذير ميگردد؛ به نحوي كه كلية گروههاي مرتبط با آن، از تغييرات جديد منتفع گردند. دولت، تأمينكنندگان گاز طبيعي، توليدكنندگان خودروها، سازندگان تجهيرات وسايل نقلية گازسوز و جايگاههاي سوخترساني و مهمتر از همه مصرفكنندگان، گروههاي هستند كه با مسالة گازسوز كردن خودروها در ارتباط ميباشند. از اينرو، وجود ساختارهاي هماهنگكنندهاي كه منافع، نيازها و مشكلات اين گروهها را شناخته و متولي امر توسعه و گسترش خودورهاي گازسوز و تسهيلات مورد نياز آن باشد، يك ضرورت است.عملكرد و برنامههاي اينگونه ائتلافها، نظير انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا (NGVC) كه به طور مستقيم با شركت گاز آمريكا، انستيتو تحقيقات گاز، سازمان اداري حمل و نقل فدرال، سازمان اداري ايمني ترافيك و مؤسسات غيرانتفاعي و صنايع خصوصي در حال همكاري و عقد قرارداد ميباشد، ميتواند الگويي مناسب براي بهبود و سامان دادن به برنامههاي گازسوزكردن خودروها در كشور ما باشد. انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا به منظور گسترش استفاده از خودروهاي گازسوز به فعاليتهاي ويژة زير نيز پرداخته است:1- رايزني با مسئولان و قانونگذاران2- حمايت از سازندگان تجهيزات و تلاش براي شناخت نيازها و رفع مشكلات ايشان3- حمايت از توسعه و تدوين استانداردهاي لازم4- تلاش براي گسترش بازار مصرف گاز به عنوان سوخت از طريق آگاهسازي، ايجاد سايت، فعاليتهاي تبليغي و تسهيلات ويژه5- فعاليت در زمينه تحقيق و توسعه تكنولوژيهاي خودروهاي گازسوز و جايگاههاي سوخترسانيوجود چنين ساختارهاي هدفمندي است كه موجب شده تا آمريكا با وجود ذخيره گاز حدود يك پنجم ذخاير گاز كشور ما، بيش از 100 هزار خودرو خود را گازسوز نموده و در آينده نيز ناوگان حمل و نقل شهرهاي بزرگي چون كاليفرنيا را نيز بهطور كامل گازسوز ميگرداند. احداث يك جايگاه سوخترساني به ازاي هر 56 خودرو نشان از توسعة هماهنگ و همهجانبه در اين طرح دارد.مسالة وجود چنين ائتلافهايي كه پيگيري همهجانبه را در زمينة گازسوز كردن خودروها بهعهده دارند، در كشورهايي چون اروپا, روسيه و استراليا نيز مشاهده ميشود. در كشور ما نيز تشكيل ائتلافي با نقشها و فعاليتهاي برشمرده، متشكل از كليه گروههايي كه به نحوي با اين مسئله مرتبط هستند، مثمر ثمر خواهد بود.بنا به نظر كارشناسان و مسئولان مرتبط، وجود و تشكيل چنين ائتلافي در ايران كاملاً ضروري است. لكن مبناي چنين ائتلافي در كشور ميبايست دولتي باشد؛ زيرا علاوه بر اينكه زيرساخت كشور ما دولتي است، نهادهايي كه درگير مسالة گازسوز كردن خودروها ميباشند، غالباً دولتي بوده يا به نحوي به دولت وابسته هستند. چنانچه چنين ائتلافي در كشور شكل گيرد، بايد از طريق دولت و حداقل در سطح يك وزارتخانه انجام پذيرد. بدين معني كه يكي از معاونان رئيس جمهور و يا حداقل يك وزير در رأس اين ائتلاف قرار گيرد تا اختيارات خاص از جانب رئيس جمهور به او واگذار شود؛ در اينصورت، تصميماتي كه در اين گروه گرفته شود، در كلية بخشها مورد قبول است.مقايسة نحوة فرهنگسازي در زمينة استفاده از گاز طبيعي بهعنوان سوخت در ايران و كشورهاي ديگر:تغيير هر شيوة متداول كه در زندگي مردم بهصورت عادت درآمده باشد، نيازمند فرهنگسازي و فعاليتهاي تبليغاتي و آگاهكننده ميباشد؛ بهخصوص در مورد بهرهگيري از گاز طبيعي به عنوان سوخت، با توجه به سختتر بودن استفاده از آن، فرهنگسازي ضرورت بيشتري پيدا ميكند. مقايسه ميان فرهنگسازي و فعاليتهاي تبليغاتي ايران و كشورهاي موفق در اين زمينه بسيار تأملبرانگيز ميباشد؛ در حاليكه كشورهايي نظير آمريكا، فعاليتهاي گستردهاي در اين زمينه انجام دادهاند، تهية تنها چند پوستر تبليغاتي غيرحرفهاي، يك سايت تازه تأسيس و تيزرهاي تلويزيوني يكنواخت و پرخرج، نشان از كمتوجهي مسئولين به اين امر در كشور ما دارد:فعاليتهاي فرهنگسازي آمريكا جهت گسترش خودروهاي گازسوز:انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا (NGVC) كه نهاد اصلي فعال در زمينة گازسوز كردن خودروها در آمريكا ميباشد، فرهنگسازي را يكي از ضرورتهاي طرح جايگزيني سوختهاي فسيلي با گاز طبيعي ميداند؛ اعضاي انجمن بر اين عقيدهاند كه عامل اصلي رويآوردن مردم به خودروهاي گازسوز با توجه به برخي محدوديتهاي اين خودروها، آشنايي با امتيازات و منافع ملي و فردي استفاده از اين وسايل نقليه ميباشد. از اين رو انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا، براي انجام اين مهم اقدام به ايجاد كميتهاي بهنام كميتة برنامههاي ارتباطي نموده است. اين كميته در راستاي اهداف خود، وجود يك برنامه جامع را براي گسترش فرهنگ استفاده از خودروهاي گازسوز، ضروري تشخيص داده و فعاليتهاي مستمر و مقطعي ويژهاي را جهت رسيدن به اهداف تعيينشده، تعريف نموده است:1- ايجاد و توسعه وبسايت انجمن خودروهاي گازسوز2- گسترش برنامههاي رسانهاي3- ساير وسايل ارتباطي مورد استفاده انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا4- پخش جرايد5- انتشار مستقيم اخبار و مقالات6- انتشار بولتنهاي ويژه سوخت گازطبيعي7- خبرنامه ويژه دفاتر حمل و نقل سنگين8- برگزاري همايشهاي مختلف در اين حوزهمطالعه و بررسي راههاي اطلاعاترساني سريع، مفيد و مختصر به مشتريان و كلية حوزههايي كه به نحوي با مسالة خودروهاي گازسوز در ارتباط هستند، يكي از ضروريات فرهنگسازي در اين زمينه به شمار ميرود. فعاليتهاي تبليغي و ارتباطي كه انجمن خودروهاي گازسوز آمريكا انجام ميدهد، ميتواند بهعنوان الگويي براي فرهنگسازي، توسط سازمان بهينهسازي مصرف سوخت و ساير بخشهاي مرتبط دنبال شود. پيگيري اين امر در صورتي ثمربخش خواهد بود كه مسئولين كشور ما نيز همانند مسئولين NGVC، تلاش هرچه بيشتر جهت فرهنگسازي و آشنايي مردم با مزاياي استفاده از گاز طبيعي بعنوان سوخت را يك سرمايهگذاري تلقي نمايند كه نهايتاً به گسترش حوزة استفاده از خودروهاي گازسوز منجر ميشود.اولويت گازسوز كردن خودروهاي عمومي:در مباحث قبل به امتيازات گازسوز كردن خودروها اشاره شد؛ اما آنچه در اين بين مطرح ميباشد اين است كه آيا گازسوز كردن خودروها در جهت كاهش كل مصرف انرژي مؤثر خواهد بود؟طبق گزارش ادارة اطلاعات آمريكا، ميزان كل انرژي مصرفي در ايران، از سال 1980 تا سال 1988، بيش از 280 درصد رشد داشته كه عمدة اين مصرف، به گسترش استفاده از سوختهايي نظير بنزين و گازوييل باز ميگردد. جايگزين كردن سوخت كلية وسائل نقليه با گاز طبيعي، گرچه از مشكل تأمين بنزين ميكاهد، اما در زمينة بهينه كردن مصرف انرژي، نقش خاصي را ايفا ننموده و تنها جايگزين كردن يك حامل انرژي با حامل انرژي ديگر خواهد بود. آنچه بايد مورد بحث و بررسي قرار گيرد، ارزيابي روشهاي عملي است كه از طريق آن بتوان علاوه بر حل مشكل كمبود بنزين، مصرف انرژي را نيز در جامعه كاهش داد. بررسي برنامة جايگزيني سوخت كشورهاي موفقي نظير آمريكا و كانادا نشان ميدهد كه "اولويتبخشيدن به گازسوز كردن خودروهاي عمومي"، عاملي موثر در كاهش مصرف سوخت، آلودگي هوا و جايگزيني موفق گاز طبيعي با سوختهاي فسيلي ميباشد.بهعنوان نمونه، در آمريكا طبق قانون، تمام اتوبوسهايي كه براي ناوگانهاي بزرگ اتوبوسراني شهرهاي مختلف خريداري ميشوند، بايد سوخت جايگزيني غير از بنزين و گازوئيل داشته باشند. در چنين طرحي كه گازسوز كردن خودروهاي عمومي را اولويت بخشيده، علاوه بر كاهش آلودگي هوا، با ايجاد اختلاف قيمت چشمگير ميان سوخت گاز طبيعي و سوختهاي فسيلي، ميتوان مردم را به استفاده از وسايل نقلية عمومي گازسوز واداشت و كاهش استفاده از خودروي شخصي و روي آوردن به استفاده از وسايل عمومي گازسوز را با منافع شخصي و ملي همگام ساخت.گسترش ناوگان حمل و نقل عمومي گازسوز، امتيازات و مشكلات خاصي را داشته و زيرساختهاي ويژة خود را نياز دارد؛ با نگاهي به تجارب ناوگانهاي حمل و نقل عمومي لوسآنجلس، تگزاس، اوهايو، واشنگتنديسي و بريتيش كلمبيا اوتاريو و برلينگتون، ميتوان بخشي از مشكلات موجود و راهحلهاي آن را شناخته و با توجه به پتانسيلهاي موجود در كشور، آنها را مورد بحث قرار داد. استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومي گازسوز با وجود امتيازاتي نظير بهبود كيفيت هوا، منافع اقتصادي، كاهش بحران سوخت و كاهش ترافيك (به شرط ايجاد اختلاف قيمتي مناسب ميان گاز طبيعي و گازوييل و بنزين)، نيازمند زيرساختهاي ويژهاي است. زماني ميتوان در افزايش استقبال مردم از خودروها عمومي گازسوز در مقابل استفاده از خودروهاي با سوخت فسيلي، موفق ظاهر شد، كه خطوط نامنظم اتوبوسراني منظم شده، مشكل جايگاههاي سوخترساني به اتوبوسهاي گازسوز حل شده و اختلاف مناسب ميان قيمت سوخت خودروهاي عمومي گازسوز و ديگر خودروها ايجاد شود.راههاي گسترش استفاده از خودروهاي گازسوز:1- توجه به سياستهاي تشويقي ماليبهكاربردن سياستهاي مالي كه مشوق مردم در استفاده از خودروهاي گازسوز باشد، يكي از ابزارهاي مورد استفادة كشورهاي موفق ميباشد، سياستهاي تشويقي مالي با تأمين منافع شخصي، مصرفكننده را به سمت استفاده از خودروهاي گازسوز سوق ميدهد. اين سياستهاي به شكلهاي مختلف اعمال ميشود كه برخي از آنها به شرح زير ميباشند:الف) ماليات:اكثر گروههاي درگير با مسألة گازسوزكردن خودروها در جهان، با اخذ ماليات از گاز طبيعي كه جايگزين سوختهاي فسيلي ميباشد، مخالفند، زيرا اخذ هر گونه ماليات از سوخت و يا خودروهاي گازسوز ميتواند اثرات منفي به همراه داشته باشد كه سبب كاهش سريع و مخرب ميزان مصرف گاز طبيعي به عنوان سوخت خودروها ميشود. لذا تقبل هزينههاي افزوده شده براي گازسوز كردن از سوي سازمان بهينهسازي و عرضة خودروهاي بنزينسوز و گازسوز با قيمت يكسان از سوي شركتهاي خودروسازي، ميتواند حركت مثبتي در اين راستا باشد.ب) معافيتهاي ترافيكي:معافيت خودروهاي گازسوز از برخي قوانين ترافيكي (مانند مجاز بودن به عبور و مرور در مناطق طرح ترافيك و استفاده از مزايايي نظير پاركينگ مجاني)، علاوه بر مزاياي اقتصادي و زيستمحيطي، مزاياي فردي و روزمرهاي را نيز براي استفادهكنندگان خودروهاي گازسوز به همراه خواهد داشت. در برخي كشورها همانند فرانسه، ايتاليا و انگلستان، در روزهايي كه خطر آلودگي هوا بيشتر است، رفتوآمد به برخي نقاط مركزي شهر ممنوع ميشود. با اين وجود، رانندگان خودروهاي گازسوز از اين محدوديتها مستثني هستند. همچنين، معافيت از پرداخت عوارض بزرگراهها و اتوبانها از ديگر سياستهاي تشويقي است.2) الگوسازي:دولتها ميتوانند جهت تغيير ميل عمومي به سوي استفاده از سوختهاي جايگزين، بهصورت مستقيم نيز نقش مهمي ايفا كنند. اين امر از روشهاي مختلفي نظير تبديل يا خريداري يك خودروي جديد با سوخت جايگزين براي مسئولان، قابل حصول ميباشد. به عنوان نمونه، در كانادا هيأت وزيران از خودروهاي با سوخت گاز طبيعي و پروپان استفاده ميكنند؛ زيرا بر اين عقيدهاند كه اگر مسئولان در ناوگان حمل و نقل خود از اين خودروها بهره بگيرند، احتمالاً عده زيادي از مردم نيز از اين الگو پيروي ميكنند. به علاوه، زمانيكه دولت شروع به خريداري خودروهاي مصرفكننده سوخت جايگزين كند، شركتهاي توليدكننده قطعات اصلي، به توليد خودرو براي بازار جديدي كه متقاضي زيادي دارد، ترغيب ميشوند. در نتيجه زيرساختهاي مورد نياز نيز توسعه مييابد. اين الگوسازي را ميتوان در كلاسهاي درسي نيز به اجرا گذاشت. ميتوان از طريق آموزش جامعة دانشآموزي در دبيرستانها و دانشگاهها، آنها را با مزاياي استفاده از خودروي گازسوز در مقابل خودروهاي بنزيني و تأثير استفاده از اين خودروها در منافع ملي و حتي شخصي آشنا نمود. برگزاري همايشهاي مستمر و هدفمند نيز در دانشگاهها، علاوه بر پيوند اين صنعت با دانشگاه و جوامع علمي، نوعي وسيلة تبليغي به حساب ميآيد.جمعبندي مقاله:در اين مقاله به بررسي مشكلات ناشي از مصرف سوختهاي فسيلي و مزاياي استفاده از گاز طبيعي به عنوان سوخت جايگزين پرداخته شد و سياستها و ابزار مورد استفاده كشورهاي موفق در اين زمينه مورد ارزيابي قرار گرفت. همانگونه كه بيان شد، اين ابزارها و سياستها بسيار گسترده بوده، از فعاليتهاي تبليغاتي مختلف گرفته تا چانهزني بر سر تغيير قوانين موجود و واداشتن مسئولين به استفاده از خودروهاي گازسوز. از اين رو اجراي آنها، نيازمند برنامهريزي جهت فعال شدن مسئولان و مجامع در كلية اين حوزهها ميباشد.در كشور ما، سازمان بهينهسازي مصرف سوخت، متولي اصلي طرح گازسوزكردن خودروها است. گر چه اين سازمان برنامهريزيهاي نسبتاً مناسبي در اين زمينه انجام داده و تقريباً با تمام توان خود در راستاي اجراي آنها فعاليت مينمايد، اما طرح گازسوز كردن خودروها با اهداف تعيين شده، بسيار وسيعتر از آن است كه تنها با حمايتهاي سازمان بهينهسازي مصرف سوخت به موفقيت دست پيدا كند.در حال حاضر طبق گزارش كارشناسان سازمان بهينهسازي درسال 1380، كشور ما با وجود دارابودن دومين منابع گاز طبيعي جهان، در بحث گازسوز كردن خودروها در رتبة چهلم قرار دارد. اين مسأله نشان ميدهد كه طرح گازسوزكردن خودروها نيازمند حمايتهاي بيشتر و برخورد جديتر مسئولان ميباشد.به ثمر رسيدن اين طرح تنها از طريق يك سازمان مقدور نخواهد بود. چنين طرحي ميبايست از حوزه فعاليتهاي بهينهسازي فراتر رفته و در سطوح بالاتر با جديت پيگيري شده و تحت عنوان يك طرح ملي مورد حمايت جدي قرار گيرد تا به صورت هماهنگ پيش رفته و بهموقع به اهداف مورد نظر دست يابد.
نگاهي به مزيت هاي گازسوز كردن خودروها: تنفس در فضاي بدون سربنويسنده: وحيد ارجمند