پاورپوینت طبیعت شناسی از دیدگاه قرآن (pptx) 15 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 15 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
طبیعت شناسی از دیدگاه
قرآن
منظور ما از طبیعت، عالم مادّی است. در قرآن در بیش از 750 آیه به مطالعه پدیده های طبیعی و تدبّر در آفرینش خداوندی توصیه شده است. از نظر قرآن پدیده های طبیعی آیات شناخت حقتعالی هستند و طبیعت شناسی باید ما را از آیات به صاحب آیات برساند :
« و من آیاتة خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم. انّ فی ذلک لآیات للعالمین
. » ( روم / 22
)
-
در
قرآن آیات زیادی هست که بشر را به مطالعه طبیعت دعوت می کند :
« قل
انظروا
ماذالسموات والارض ... »
( یونس / 101 )
« و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم افلا تبصرون »
( ذاریات / 21-20 )
- همچنین
آیاتی هست که حاکی از امکان شناخت طبیعت است :
« سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین انّه الحق
...
»
( فصلت / 53 )
« و قل الحمد لله سیریکم آیاته فتعرفونها ... »
( نمل / 93
)
طبیعت شناسی قرآن چند
مسألۀ
مهم را شامل می شود
که به آنها می پردازیم.
1-
کشف
مبدأ پیدایش و
نحوۀ
تکوّن موجودات
« افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت »
( غاشیه / 20-17 )
« اولم یرالذین کفروا انّ السموات و الارض کانتا رتقاً ففتقناهما ... »
( انبیاء / 30 )
2- کشف
نظم و انسجام و هدفداری در طبیعت
« و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین ، ما خلقنا هما الاّ بالحق ... »
( دخان / 39-38
)
« والشمس و القمر بحسبان »
( الرحمن / 5
)
« و کل شیئ عنده بمقدار »
( رعد / 8 )
3-استفاده
مشروع از امکانات
طبیعی
(
تکنولوژی در خدمت اهداف
الهی)
« و لقد مکنّا کم فی الارض و جعلنا لکم فیها معایش ... »
( اعراف / 10 )
و البته گفته شده که از این امکانات نباید
استفادۀ
نا مشروع بعمل
آید:
"وَلا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها...“ ( اعراف/56)
مجاری شناخت طبیعت
در قرآن چند مجرا برای شناخت طبیعت معرفی شده است :
1- حواس
و عقل
« الله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئاً و جعل لکم
السمع
و الابصار و الافئدة ... »
( نحل / 78 )
• فوأد
را به قوّه درک امور تعبیر کرده اند.همچنین مراد از قلب در قرآن مبدأ شعور و فکر انسانی است، که
علامه طباطبائی
از آن به عنوان «نفس انسانی» تعبیر می کنند :
« انّ فی ذلک لمن کان له قلب ... » (
ق / 37 )
« لهم قلوب لایفقهون بها »
( اعراف / 179 )
• در
بعضی از روایات اسلامی، قلب به معنای ابزار تعقل آمده است. مثلا از امام صادق (ع) آمده است که :
« فمنها قلبه الذی به یعقل و یفقه و یفهم ... »
( کلینی / اصول کافی )
• از
نظر قر آن مشاهده و تعقل وسیله شناخت طبیعت هستند :
« قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدء الخلق »
( عنکبوت / 20 )
اما
قرآن حسّ را کافی برای فهم طبیعت نمی داند، بلکه مشاهده باید همراه تعقل باشد :
« و سخّر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون »
( نحل / 12 )
امام صادق
در پاسخ ابوشاکر دیصانی که می گفت ما جز آنچه را که بوسیله حواس دریافت می کنیم ، قبول نداریم، فرمودند :
« ذکرت الحواس الخمس و هی لاتنفع فی الاستنباط الّا بدلیل، کما لاتقطع الظلمة بغیر مصباح »
( ارشاد شیخ مفید
)
•
قرآن
اشاره به این دارد که بعضی چشم دارند ولی نمی بینند و گوش دارند ولی نمی شنوند :
« لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها ... »
(اعراف / 179 )
و لذا پیامبر (ص) فرمودند :
« لیس الاعمی من یعمی بصره، انّما الاعمی من تعمی بصیرته » ( کنز العمال )
اینها نشان می دهد که حواس ابزار اولیه هستند و کار آنها بوسله عقل تکمیل می شود.
• اما
قرآن از اینهم بالاتر می رود و می گوید تمام شناختهای ما مبدأ حسّی ندارند. لذا قوم حضرت موسی را شماتت می کند که می گفتند ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم :
« و اذ قلتم یا موسی لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة ... »
( بقره / 55 )
• در
واقع ما برخی از حقایق عالم طبیعت را با حواس ظاهری خود درک نمی کنیم :
« سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و مما لایعلمون »
(یس / 36 )
• قرآن
به ما می آموزد که تنها خداوند بر غیب آسمانها و زمین دانا
است:
«
ولله غیب السموات و الارض و الیه یرجع الامر کلّه»
( هود / 23
)
بعد از رواج تفکر پوزیتیویستی در غرب که منشاء
همۀ
دانشها را تجربه حسّی می دانست، عدّه ای از متفکران مسلمان این فکر را ترویج کردند که تجربه تنها راه بدست آوردن معرفت است و مطالعه تجربی کتاب طبیعت به تنهائی ما را به معرفت خداوند نائل می سازد.
• از نظر قرآن همه اطلاعات ما در باره طبیعت منشاء حسّی ندارد و مشاهدات و تجارب ما نیز بدون تکیه به اصول عقلی هر گز منشاء
هیچگونه علمی نخواهد شد.به قول
ماکس پلانک
:
« کمال مطلوب یک فیزیکدان این است که واقعیت خارجی را بشناسد. اما وسایلی که او برای این هدف بکار می گیرد، که در اصطلاح فیزیک به اندازه گیری موسومند، اطلاعات مستقیمی در باره واقعیت خارجی به او نمی دهند. آنها تنها نمایشی از عکس العمل در برابر پدیده های طبیعی هستند و بدین صورت اطلاعات صریحی به ما نمی دهند، بلکه باید تفسیر شوند. » ( پلانک / تصویر دانشمندان از جهان فیزیکی )
• به طور خلاصه قرآن به ما می آموزد که نباید تنها به محسوسات قناعت ورزیم، بلکه باید با دریافتن پشت ظواهر طبیعت خود را به خالق آن نزدیک کنیم.
(
2) نقش وحی و الهام در شناخت طبیعت
قرآن ، خداوند را معلم همۀ علوم معرفی می کند :
«
اقراء باسم ربّک الذی خلق ... علم
الانسان
ما لم یعلم
» ( علق / 105 )
«
و علّم آدم الاسماء کلها ... »
( بقره / 31 )
آین آیات حاکی از آن است که خداوند استعداد و کسب دانش و
ابزار
آنرا در انسان بودیعه نهاده است.
• حکمای
اسلامی معتقدند که ابزارهای تجربه و تعقل ، نفس را برای
افاضۀ
عالم قدس آماده می کند که از خداوند دانش افاضه شود. اما بعضی از طریق سیر فکری به برخی حقایق دست می یابند
وبرخی بدون سیر فکری حقایق بسیاری را در می یابند.
• برخی
از آیات
قرآن حاکی
از آن هستند که خداوند علوم خاصی را به بندگان خاصی افاضه می کند.
مثلاً در
بعضی آیات صحبت از وحی به انبیاء است :
« ربّ قد آتیتنی من الملک و علّمتنی من تأویل الاحادیث »
( یوسف / 101 )
• برخی
از آیات هم حاکی از وحی به غیر انبیاء است :
« و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه ... »
( قصص / 7
)
در این مورد وحی به الهام تعبیر شده است.
بنا بر این در حالیکه در حالت کلی یافتن حدّ وسط مستلزم دانستن برخی مقدمات است، در حالات خاصی افراد بدون آگاهی از مقدمات به حدّ وسط و مطلوب دست می یابند. این استعداد ذهن برای رسیدن به مطلوب، بدون سیر فکری
حدس
نامیده شده و حدّ اعلای آنرا
قوۀ
قدسیه نامیده اند.
• بسیاری
از علمای درجه اوّل معاصر به
وجود
این قوه اعتراف کرده اند .
مثلاً
دکتر الکسیس کارل
می گوید:
« به یقین اکتشافات علمی تنها محصول و اثر فکر کردن آدمی نیست و نوابغ علاوه بر نیروی مطالعه و درک قضایا، از خصایص دیگری چون اشراق و تصور خلاقه نیز برخوردارند. [ آنها ] با اشراق چیزهائی را که بر دیگران پوشیده است می یابند و روابط مجهول بین قضایائی را که ظاهراً ارتباطی با هم ندارند می بینند و وجود گنجینه های مجهول را به فراست در می یابند. »
و به قول
چارلز تاونز
« دانش علمی در اذهان عمومی از طریق استنتاج منطقی با جمع آوری اطلاعات، که به روش های متداول ... تحلیل می شود، بدست می آید. امّا چنین توصیفی از کشف علمی تحریفی آشکار از موضوع واقعی است. غالب کشفیات مهم علمی به طریقی کاملا متفاوت صورت می گیرد و خیلی بیشتر شبیه الهام است... در جوامع علمی [ از آن ] صحبت از شهود یا کشف اتفاقی می شود. »
مراتب شناخت طبیعت
•
همواره
در قرآن ذکر شده که دست یابی به فهم قضایا مستلزم تعقل و تفقه ... است . پس در حالیکه فهم برخی از امور برای افراد غیر دانشمند میسر است، برای فهم مسائل علمی و امور مربوط به نفس انسانی، تفقه و بحث نظری لازم می باشد.
مثلا خداوند شناخت صحیح را از غیر اهل ایمان نفی کرده است :
« قل انظروا ما ذا فی السموات و الارض وما تغنی الایات والنذرعن قوم
لایؤمنون
»
( یونس / 101 )
« انّ فی اختلاف اللیل و النهار و ما خلق الله فی السموات و الارض لآیات لقوم یتقون »
( یونس/8)
•
اما
چرا فهم برخی از آیات خداوندی به اهل ایمان و تقوی نسبت داده شده است، در حالیکه تفکر منطقی از همه ساخته است ؟
جواب را از خود قرآن می گیریم :
« انّ تتقوالله یجعل لکم فرقاناً » ( انفال / 29 )
« و من یومن بالله یهتد قلبه » ( تغابن / 11 )
یعنی انسان در اثر ایمان و تقوی، نیروی تمیز حق از باطل را پیدا می کند. لذا امیرالمؤمنین (ع) فرمود :
« من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل »
( غرر الحکم و دررالکلم )