معماري دوره ساسانيان

معماري دوره ساسانيان (pptx) 41 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 41 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا عنوان: معماري دوره ساسانيان ساسانیان روی کار آمدن اردشیر ساسانی ساسان ، موبدی از دودمان نجبا بود بر آتشکده ی آناهیتا در شهر استخر ریاست داشت . پسرش بابک در شهر خیر در کنار دریاجه ی بختگان حکومت می کرد . بابک پس از ساسان جانشین پدر شد و خود را شاه خواند (208 م) در این تاریخ شهر استخر به دست گوچیهر شاه بازرنگی بود . بازرنگیان در نیسایه که در جهت دیوار های سفیدش در دوره ی اسلامی بیضا نام گرفت ، سلطنت داشتند. چون گوچیهر پادشاه بازرنگی در آن نواحی امیر بزرگ بود ، بابک برای پسرش اردشیر از وی منصب ارگبدی دارابگرد را بگرفت. در سال ( 212م) اردشیر بر گوجهیر قیام کرد و شهر نسا ( بیضا ) را به تصرف در آورد و او را کته و به جای وی نشست. جون بابک درگذشت شاهپور جانشین او شد . میان دو برادر یعنی شاهپور و اردشیر نزاع درگرفت. اردشیر به برادر مهتر خود حسد می برد، اما شاهپور بر اثر اتفاق بمرد و اردشیر در سال 212 میلادر به آسانی جای او نشست سپس اردشیر بر کرمان دست یافت و تا سواحل خلیج فارس پیش رفت. پس از آن شادشاهپور اصفهان را بکشت و روانه ی اهواز شد و سرانجام در جنگ سختی که بین او و اردوان پنجم در هرمزگان درگرفت ، اردوان را شکست داد و با مرگ او سلسله ی اشکانی بر افتاد ( 28 آوریل سال 224م) پس از این نبرد پیروزمندانه به تیسفون آمد و بر تخت نشست. نطام اداری در رأس ادارات ساسانی بزرگفرمذار یا صدر اعظم قرار گرفته بود و عملا زمام قدرت و ادارة کشور در دست او بود . وی قراردادها و پیمانها را امضا می کرد . گاهی در جنگها فرماندهی کل را به عهده می گرفت . همة دیوانها و یا وزارتخانه ها با دبیران آنها تحت نظر وی بودند . شاید کلمة بزرگمهر تصحیف عنوان بزرگفرمذار باشد که مورخان عرب عنوان بزرگفرمذار عهد انوشیروان را به بوذرجمهر تبدیل کرده اند . در زمان انوشیروان،کشور ایران راکه تا آن زمان مرزبانان اداره می کردند به چهار قسمت تقسیم شد و هر قسمتی را پاذگس نامیده شد و به آنها نام جهت های چهارگانه داده شد : اپاختر (شمال) خراسان (مشرق) نیمروز (جنوب) خوروران (مغرب) داد و برای هر کدام از این پاذگسها فرمانروایی تعیین کرد که او را پاذگسبان می نامیدند . امور لشکری نیز تحت نظر سپهبدان اداره می شد و به تعداد پاذگسبانان چهارگانه ، چهار سپاهبد نیز در ایران وجود داشت . ایالات و پاذگسها را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرده و هر قسمت را ایستان می گفتند و حاکم آن را ایستاندار می خواندند و سپس هر ایستان را به چند شهر یا ولایت تقسیم می نمودند و مرکز آن را شهرستان می گفتند . قریه را دیه و رئیس آن را دیهسـالار می خواندند . مزارع تابع دیـه را روستـاک (روستا)می گفتند . سه بخش مهم نظام اداری از قرار زیر است: طبقات و خانواده ها در نظام اداری مالیات دادگستری فرهنگ و تمدن دین رسمی اردشیر بابکان چون پادشاهی از خاندان موبدان بود پس از نشستن بر تخت سلطنت دین زرتشتی را آیین رسمی ایران قرار داد و اعتقاد به ادیان دیگر را ممنوع داشت . از دانشمندان زرتشتی که به پادشاهان ساسانی در تقویت و گسترش آن دین خدمت کرده اند ، نخست باید تنسر موبد زمان اردشیر بابکان و دیگر آذربد مهراسپندان،موبد زمان شاپور اول و کرتیر موبد زمان هرمزد و بهرام اول را نام برد . در زمان ساسانیان به همت این موبدان بیست ویک نسک اوستای قدیم را به زبان پهلوی ترجمه کردند و آن ترجمه را زند نامیدند که به معنی تفسیر است . چون فهم کتاب زند به سبب وجود لغات آرامی در آن مشکل می نمود سپس شرحی به زبان پارسی ساده بر زند نوشتند و آن را پازند خواندند . اساس سیاست داخلی ساسانیان هماهنگی دین و دولت بود . دینهای منشعب از دین زرتشت اصولاً همه ادیان ایرانی پیش از اسلام مبتی بر دو اصل خیر و شر یا هرمزد و اهریمن است . منتهی فرقی که با هم دارند در کیفیت و مدت آمیختگی شر با خیر است . در دین زرتشتی سرانجام خیر بر شر و هرمزد بر اهریمن غلبه خواهد کرد ولی در ادیان دوگانه پرستی دیگر چنین نیست . هر دینی برای رهایی از شر ، فلسفه ای دارد . بعضی از متفکران دورة ساسانی که راه آسانتری برای رستگاری بشر می جستند ، چون دین مزدیسنی را جوابگوی پرسشهای خود ندیدند به بدعت در آن دین پرداخته و ادیان نوینی را بنیاد نهادند که مبنای همة آنها بر دوگانه پرستی است ، مهمترین این ادیان عبارتند از : زروانی مانوی مزدکی زبان و خط زبان ایرانیان در دورة ساسانیان زبان پارسیک یا پهلوی ساسانی بود . این زبان لهجه ای از زبان پهلوی اشکانی به شمار می رفت که در جنوب ایران رواج داشت . خط ایران در این دوره مأخوذ از خط آرامی بود و به دو نوع خط پهلوی ، کتیبه ای یا گشته دبیره و خط پهلوی کتابی یا عام دبیره تقسیم می شد . در این قرن تعدادی زیادی کلمات آرامی که شمار آنها به هزار کلمه می رسید وارد زبان پهلوی ساسانی شده بود . برخلاف زبان فارسی که لغات دخیله عربی را به خط عربی نوشته و به همان صورت خودش می خوانند، در زبان پهلوی چنین نبود ، دبیران ساسانی لغات آرامی را که در نوشته های خود به کار می بردند ، به آرامی تلفظ نمی کردند بلکه به تلفظ پهلوی قرائت می نمودند . مثلاً : "ملکا" می نوشتند و "شاه" می خواندند و یا "گملا" که همان جمل عربی باشد می نوشتند و "اشتر" می خواندند . یا "کدبا" می نوشتند و "دروج" یعنی دروغ می خواندند . این شیوة نگارش را در اصطلاح هزوارش می نامند . خط پهلوی کتابی تا سه قرن پس از اسلام در ایران ادامه داشت و در آن دوره کتابهایی به زبان پهلوی از طرف موبدان زرتشتی نوشته شده است . معماری در دورة ساسانی هنر معماری نسبت به مجسمه سازی و نقاشی در درجة اول قرار داشت . آثار اولیة معماری ساسانی شباهت بسیاری به معماری دورة پارتی دارد . از بناهای ساسانی در قرن سوم میلادی ، کاخ اردشیر در فیروزآباد است . یکی از آثار دورة ساسانی طاق کسری است که بقایای دربار معروف خسرو اول و دوم در تیسفون می باشد . این طاق اکنون در کناردجله در نزدیکی بغداد در جایی به نام سلمان پاک قرار دارد . در فاصلة یکصد کیلومتری تیسفون قصر دستگرد قرار داشته خسرو دوم پرویز بوده است . دیگر کاخ شیرین است که خسرو دوم آن را برای زن محبوب خود شیرین بنا کرده است و هنوز آثار آن در شهری به نام قصر شیرین باقی است . یکی از جالبترین آثار تاریخی ، غاری است که در صخره ای در طاق بستان کنده اند و شکارگاه خسرو دوم را نشان می دهد . این آثار در مدخل شهر کرمانشاهان هنوز باقی است . یکی از آنها شاپور اول را نشان می دهد که والرین در جلوی او به زانو درآمده و سیریادیس امپراتور جدید روم در حال احترام به پیش شاپور ایستاده است . در غار شاپور نیز مجسمة بزرگی از شاپور اول پیدا شده که اکنون در آن غار برپا است. علت غايی آثار هنری در ايران ساسانی  محتواي هنر در ايران باستان - بخصوص در عهد ساساني - به طور کامل طبقاتي بود و سه مقصد عمده را پی مي‌گرفت.  اول آنکه هنرمندان در اين دوره پيوسته در عظمت بخشيدن به حكومت ساساني مي‌كوشيدند و - به بياني ديگر - می توان گفت كه «آرمان گرايی در اجرا» سرلوحه خواست هنرمند قرار داشت. مشخص است كه در اينجا از آن فرديتِ سيال و خلاق هنرمند اثر و خبري نيست؛ چه او وظيفه دارد تا همگان و همگنان در برابر آنچه او مي‌آفريند به حيرت واداشته شوند و به تكريم حكومت بپردازند. به طور يقين، در هنر ساسانی علايق و سلايق گروه محدودی از جامعه لحاظ مي‌شد و هنرمندان - به اعتبار اينكه تا چه حد در برآورده‌سازي آمال دربار و حلقه‌هاي متصل به آن سهم داشته باشند - در برابر نظر و تشويق اربابان قدرت بودند.    معماری ساسانی نیز، با گنبدها و ايوانهای باشكوه و عظيم، در صدد نمايش دادن شكوه و عظمت حكومت بود. اين معماری تا حدودی ريشه‌ها و شيوه‌هاي خود را از معماري هخامنشي و تا حدودی از شيوه‌های هنری و معماری يونان باستان برگرفته بود. از بناهای معروف ‌این دوره می ‌توان به كاخ اردشير در «فيروزآباد» و قصر پادشاهان ساساني در «تيسفون» (نزديكی بغداد) اشاره كرد.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته