پاورپوینت درس سوم هدیه های آسمان ششم [سرور آزادگان]

پاورپوینت درس سوم هدیه های آسمان ششم [سرور آزادگان] (pptx) 28 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 28 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

درس سوم هدیه های آسمان پایه ششم دبستان سرور آزادگان عصر عاشورا بود و سرزمین کربلا آماده‌ی ثبت حماسه‌ای دیگر! این بار نوبت که بود؟ گام‌هایش استوار بود و قلبش بی‌قرار. نوجوانی چهارده ساله با چهره‌ای تماشایی که چون پاره‌ی ماه می‌درخشید. آینه‌ی تمام نمای پدر بود. پدرش قهرمان جنگ‌های صِفّین و نهروان بود و او قهرمان کربلا! کنار عمو آمد. چشم هایش گواهی می داد که حرف دلش چیست! امام حسین(علیه السّلام) با نگاهی سرشار از تحسین به قامت قاسم نگریست؛ قطره‌ی اشکی بر گونه‌ی امام غلتید و بر زمین چکید. چه لحظه‌ی جانسوزی! برایش سخت بود برادرزاده‌اش را که تازه به سنّ نوجوانی رسیده بود به مبارزه با کسانی بفرستد که هیچ رحمی نداشتند. – قاسم جان! ای یادگار برادرم، به خیمه‌ها برگرد! امّا قاسم تصمیم خود را گرفته بود؛ می‌خواست به میدان جنگ برود. دستان عمو را محکم در دست گرفت و غرق بوسه کرد و با چشمان خیس بر خواسته‌ی خویش پافشاری کرد. پس از اصرار فراوان، امام به او اجازه داد و قاسم را به سوی میدان جنگ بدرقه کرد؛ سپس دس تها را برای دعا بالا برد و او را به خدا سپرد. قاسم، شمشیر به دست و الله‌اکبر گویان بر دشمن تاخت و لرزه بر اندامشان انداخت. یک نوجوان، یک قهرمان عالم ، همه حیران او زیباتر از مهتاب بود آن چهره ی تابان او دشمن سراپا ترس شد از قدرت ایمان او از این سو به آن سو حمله می‌کرد و جوان‌مردانه می‌جنگید. بسیاری را به هلاکت رساند و دشمن را بر خاک ذلّت نشاند. ناگهان از همه سو بر او هجوم آوردند و سروِ قامتش را بر خاک انداختند. صدای قاسم بلند شد و عمو را صدا زد. امام حسین (علیه السّلام) شتابان خود را به بالین قاسم رساند، در کنارش زانو زد و پیکرش را در آغوش گرفت. بدن گلگونش بوی گل‌های بهشت می‌داد. امام با مهربانی و عطوفتی توصیف‌ناپذیر نگاهش کرد و فرمود: «به خدا قسم برای عمویت سخت است که تو او را صدا بزنی و او نتواند جواب بدهد». قیام امام حسین (علیه السّلام) پس از اینکه حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله) از سوی خداوند به پیامبری انتخاب شد، افراد ظالم و ستمگر، که حاضر به پذیرش دستور خداوند نبودند، تصمیم گرفتند از هر راهی، دین اسلام را از بین ببرند؛ امّا تلاش‌ها و مقاومت‌های پیامبر باعث شد این دشمنان نتوانند به خواسته‌های خود برسند. بعد از پیامبر، معاویه به جنگ با امام علی (علیه السّلام)، که جانشین پیامبر بود، برخاست. بعد از امام علی (علیه السّلام)، فرزندش امام حسن (علیه السّلام) نیز با نقش هی معاویه به شهادت رسید. در سال ۶۰ هجری قمری، معاویه از دنیا رفت و فرزندش یزید به حکومت رسید. یزید اهل کارهای زشت و ناپسند بود؛ به نماز چندان اهمّیت نمی‌داد و احکام دینی را رعایت نمی‌کرد. او آشکارا دین اسلام و حضرت محمّد (صلّی الله‌علیه وآله) را مسخره می‌کرد. فساد او در مردم نیز اثر گذاشته بود. یزید می‌خواست دین اسلام را ریشه کن کند و آن را نابود سازد. وقتی به امام حسین (علیه السّلام) خبر دادند که یزید به حکومت رسیده است، فرمود: «وای بر اسلام که به حاکمی چون یزید گرفتار شده است» امام حسین (علیه السّلام) در برابر یزید قیام کرد و با فرزندان و خانواده‌اش از مدینه خارج شد. امام مردم را به مبارزه با یزید دعوت می‌کرد و درباره‌ی هدف خود از قیام می‌فرمود: «همانا من برای اصلاح امّت جدّم قیام کرده‌ام. من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر.» امّا عدّه‌ی کمی با او همراه شدند و او را یاری کردند. سرانجام در روز دهم محرّم سال ۶۱ امام حسین (علیه السّلام) و هفتاد و دو تن از یارانش در صحرای کربلا در مقابل لشکر یزید ایستادند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام)، مردم از خواب غفلت بیدار شدند و با الگو گرفتن از قیام امام حسین (علیه السّلام) در مقابل یزید ایستادند. چه قیام‌هایی می‌شناسید که با الگو گرفتن از قیام امام حسین علیه السّلام، علیه ظلم و ستم انجام شده است؟ 1 2 3 قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ قیام مردم تبریز در سال ۱۳۵۶ قیام مردم ایران علیه شاه در سال ۱۳۵۷

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته