پاورپوینت عبد المطلب (pptx) 13 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 13 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
خـدایا خـدایا تـویی قبـله مـن
خـدایا خـدایا تـویی کـعبـه مـن
همیشه به سویت نماز و دعایم
تو هستی همیـشه تو تنها خدایم
خـدایا به لطفـت مرا آشـنا کن
و از هر چه غیر تو باشد رها کن
چطوره حال شما؟
سلام سلام بچه ها
هستيد شاد و خندان
خوب ابتدای برنامه جهت سلامتی خودتون و خانوادتون یه صلوات بفرستید.
چـون گُلهای گلستان
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
خدا رو شکر!
عبد المطلب پدر بزرگ پيامبر رياست قريش را بر عهده داشت و مهمانداری و آبرسانی
به زائران خانه خـدا نيـز بر عهـده او بود. بزرگان و ثـروتمنـدان به او پـول مـی دادند. هشـت سال از حمله
ابرهه به به کعبه می گـذشت. مناسک و اعـمال حج نزديـک شد. کمـک ها از اطراف سـرازير می شـد.
اما يک نفر سهميه خود را نمی داد. او باغ ها، شترها و خانه های زيادی داشت و کمک او
تأثير زيادی در هزينه حج داشت. عبـد المطلب چند بار عـده ای را فرستـاد، ولی با ناراحتـی
بـرگشـتند. از نوه هشـت ساله اش محمد(ص) خواست تا برود و علت را جويا شود.
بـرخی با عصبانيت گفتند: «وقـتی مردان زورمند نتوانستند کاری انجام دهند، از اين کودک چه کـاری
ساخته است؟ ساعتی بعد خبر محمد (ص) درحال بازگشت است ، و آن مرد همـراه شـش شـتر
پر از بار می آيد. وقتی رسيد، با احترام و عذر خواهی گفت:
«ای عبد المطلب! به احترام فرستاده شما به جای
پنج شتر شش شتر می دهم.». چرا؟ زيرا ايشان با رفتار خويش مرا
شـرمنده سـاخت. فرسـتادگان قبـل مـرا ناراحت کردند، ولی ايشـان
درس خوبی به من داد. در عمرم کسی را مانند او خوش اخلاق نديدم.
عبد المطلب گفت: «چرا با چند نفر که فرستادم اين گونه
برخـورد نکردی؟» آن مرد جواب داد: فرستاده اول شما وقتی
آمد مهمان داشتم. فرياد کشيد و گفت:
«چرا سهميه ات را نمی دهی.» آبرويم ريخته شد. فرستاده دوم بدون
اجـازه وارد خـانه شد. گفتـم: «چـکار داری؟» گفـت: «با زبان خـوش
پـول مـی دهـی يا به زور ازت بـگـيـرم؟» مـن او را بيـرون کـردم.
سومين نفر مثل طلب کارها مرا صدا کرد. عصبانی شدم تصميم
گرفتم که ديگر کمک نکنم. تا اين که امروز پسر عبد الله
آمد. او از بيرون مرا صدا زد و سلام کرد،
اجازه خواست. پرسيدم: «کيستی؟» گفت: «مهمانم.»
وقتی مهمان ها رفتند با ادب و احترام گفت:
«از طرف عبد المطلب آمده ام، مناسب حج نزديک است و به کمک
تو نياز داريم.»گفتم: پسر چه کسی هستی؟ گفت: پسر عبد الله.
به او گفتم: «تو پدر خوبی داشتی.» محمد به حرف هایم خوب و با دقت
گوش می کرد. وسط صحبت من حرفی نمی گفت و درپايان فرمود:
«از تو خواهش می کنم همراه من بياييد تا اختلافات حل شود.»
من نيز به عقل و هوش اين کودک آفرين گفتم. اخلاق او مانند اخلاق
پيامبـران الهـی است. فـرسـتاده و پـیـام رسـان خوب يعـنی ايـن.
همه بعد از شنیدن حکایت برخورد نیکوی محمد(ص) با این
شخص با خوشحالی محمد (ص) را تحسين کردند.
حال چنـد سـوال
1. عبدالمطلب چه منصبی در قريش داشت؟
جواب: رياست قريش و مهماندار کعبه و آبرسان زائران بود.
2. پيامبر (ص) وقتی نزد آن مرد رفت چه برخوردی داشت؟
جواب: با احترام او را صدا زد و به او سلام کرد.
3. از اين داستان چه رفتار نيکويي را از پيامبر (ص) ياد می گيريم؟
جواب: ياد مي گيريم که خوش اخلاق باشيم و با ادب و احترام با مردم رفتار نماييم.
4. آن مرد اخلاق حضرت محمد(ص) به اخلاق چه کسانی تشبیه کرد؟
جواب: ایشان اخلاق حضرت محمد(ص) را شبیه اخلاق پیامبران تشبیه کرد.
5. واکنش اطرافیان بعد از شنیدن این برخورد چه بود؟
جواب: حضرت محمد(ص) را به خاطر برخورد نیکو تحسین کردند.
مسـابقـه جـدولـی
1. يک تکه ی ماشين است جمع من و تو اين است؟
ما(6و4)
2. عکس آن کلمه خدای دروغين نام دارد؟
تب(7و11)
3. همان قلب است؟
دل(18و17)
4. ضد کلمه غم است؟
شادی(14،3،8و9)
5. می کشم از روی درد گاه گرم و گاه سرد؟
آه(19و16)
6. می گويند...... از شکم گرسنه خبر ندارد؟
سیر(12،5و2)
7. راه ميان تهی چيست؟
ره(1و13)
8. هم دريا دارد هم در قرآن هست؟
مد(10و15)
م
ا
ت
ب
د
ل
ش
ا
د
ی
آ
هـ
س
ی
ر
ر
م
هـ
د
*
پیام جـدول
خانه های جدول را به ترتيب دو تا دو تا بشماريد و حروف را کنار هم قرار دهيد تا سخنی از رسول خد (ص) در مورد يکی از صفات پسنديده درست شود.
پيامبر (ص) فرمودند:
«راستی به دل آرامش می دهد»
اين تصوير به چه اخلاق نيکوی اجتماعی اشاره دارد؟
آيا شما اين کار پسنديده را انجام می دهيد؟
اسم اين کار نيکو چيست؟