پاورپوینت قطره ها (pptx) 13 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 13 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خـدا ،خالـق آسمان
به نام خـدا، خـالق ایـن جهان
به نام خدا، رازق آب و نان
به نام خدایی که هست مهربان
«بسم الله الرحمن الرحیم»
ان شاء الله همیشه سرحال، سالم و با نشاط باشید.
سلام به شما بچه های با هوش!
سلام! سلام!
امیدوارم همیشه مؤدب و منظم و راست گو و درس خوان باشید.
ببینم حال دوستهای خوب من، خوبه؟
خدا رو صد مرتبه شکر
برای شروع یه برنامه خوب، شاد و مفید یه صلوات محمدی بفرستید.
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ح
یه سوال: به نظر شما شکستن یه تکه چوب نازک راحته؟
جواب«بله».
یه سوال: به نظر شما شکستن دو تکه چوب نازک راحته؟
جواب«بله».
یه سوال: به نظر شما شکستن چند تکه چوب چی؟ راحته؟
جواب«خیر».
1.حرف هشتم از الفباي فارسي چه حرفي است؟
2.حرف بيست و هفتم از الفباي فارسي چه حرفي است؟
ل
ا
ل
ل
ه
3. آیامی تونید یه حرف به عبارت اضافه کنی که با موضوع بحث ما هم رابطه داشته باشه؟
ب
چه كلمهاي شد؟
حبل الله(ریسمان خدا)
چه كسي ميداند این آیه در كدام سوره آمده است؟
آيه 103/ سوره آل عمران
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا...»
«به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفرق نشويد...»
«منظور از ريسمان الهي رابطهاي است كه يك طرف
آن پيش خدا و طرف ديگرش به دست شماست، هر كس به آن چنگ بزند، هرگز...
بله، حضرت پيامبر(ص) فرمود:
براي به دست آوردن ادامه كلام رسول خدا(ص)، رمز جدول رو باید پیدا کنید.
1. به هر چيز گرانقيمت و كمياب ميگويند؟
گرانبها(1، 7، 5 ،2، 8، 13 و10)
2. به شخص با ايمان چه ميگويند؟
مؤمن (3، 11، 4 و17)
3. به آن چه هنگام سوختن، به هوا ميرود چه ميگويند؟
دود (14، 12 و15)
4. به راه و روش چه ميگويند؟
شيوه (9، 6 ،16 و13)
گ
ر
ا
ن
ب
هـ
ا
م
و
م
ن
د
و
د
ش
ی
و
حالا كه جدول كامل شد، به سراغ پيام جدول ميرويم.
رمز رسیدن به پیام جدول، شمردن خانه های جدول به صورت سه تا سه تا است.
آفرین به شما، پيام چنين ميشود: «گمراه و نابود نميشود».
حضرت فرمود: ريسمان الهي و خـانـواده پـيـامبـر(ص) يا
است كه مردم بايد با آن در ارتباط باشند و از آن استفاده كنند.
اگر ما با به قرآن و دستورهاي اهـل بيـت(ع) عمـل كنيم، واحده ميشويم و هرگز شكست نخواهيم خورد. چرا؟ چون با است.
آن طرف ريسمان كه دست ما است، چيست؟
آن چه كه ما را از گمراهي و نابودي نجات ميدهد،كدام است؟
امام باقر(ع)
قرآن
اهل بیت(ع)
اتحاد
امت
خدا
جماعت
آيا ميتوانيد ضربالمثلي بگوييد كه در آن دو كلمه «خدا» و «جماعت» باشد؟
آفرين، «دست خدا با جماعت است.»
همان طور كه ميدانيد باران، رحمت الهي است. خدا با قطرههاي باران نعمتهاي خود را به ما هديه ميدهد تا از آنها استفاده كنيم.
آبي دريا به رنگ آسمان
اگر گفتيد غير از اين هديه الهي،
ديگر چه هديهاي و پيامي قطرههاي آب براي ما دارند؟
حاصل جمع قطرهها
قطرهها، بيرنگ و از دريا جداست
قطرة تنها چرا بيرنگ ماند؟
رنگ درياهاي آبي از كجاست؟
قطرة تنها به دور از قطرهها
با خود آهنگ جدايي ميزند
قطرههايي را كه با هم ميروند
آسمان رنگ خدايي ميزند
آن «من» و «تو» حاصل تفريق ماست
پس «تو» هم با «من» بيا تا «ما» شويم
حاصل جمع تمام قطرهها
ميشود دريا، بيا دريا شويم
سوال:اگر با هم باشيم چه ميشود؟
در اين شعر صحبت از چه شد؟
آفرين، از وحدت و با هم بودن
جواب:خدا ما را ياري ميكند.
سوال:چگونه خدا ما را ياري ميكند؟
جواب:از آنجا كه دست خدا با جماعت است.
سوال:حالا چند كار بگوييد كه مسلمانها به جماعت آن را انجام ميدهند؟
نماز جماعت:
هر روز مسلمانان با هم انجام ميدهند.
نماز جمعه:
هر هفته دستهجمعي برگزار ميشود.
دعای کمیل:
در شبهاي جمعه خوانده ميشود.
دعای ندبه:
در صبحهاي جمعه به صورت دستهجمعي خوانده ميشود.
جشن نیکوکاری:
هر سال نزديك باز شدن مدرسهها همه در آن شركت ميكنند.
در هر يك از اين كارها، مسلمانها همه با هم به صورت جماعت شركت ميكنند
و خدا هـم آنها را ياري ميدهد.
میگویند در چمنزاری دور از دهکده، سه گاو و یک شیر با هم زندگی میکردند.
یکی از گاوها حـنایی بـود، یکی سـیاه و دیگری سـفید با این که شب و روز شـیر به فکـر
خوردن گاوها بود؛ ولی چون آنها سه گاو بودند، او جرات نمیکرد به سراغشان برود و شکارشان کند. این بود که خوب فکر کرد تا راهی پیدا کند.روزی از روزها، گاو سفید برای خوردن علـف تازه، از جمـع دوسـتان خـود دور شـد. شـیر
رو به گاو سیاه و حنایی کرد و گفت: «این گاو سـفید رنگ
است. اگر گذر یکی از مـردم ده به این جا بیفتـد، رنـگ
سفید او همه را متوجه خود خواهد کرد و خانه امن ما به
دست دشمن خواهد افتاد و یکی از ما زنده نخواهیم ماند.
بهتر است من این گاو سفید را بکشم و هر سه ما با خیالی
آسوده در اینجا زندگی کنیم.» بالاخره هر دو گاو راضی
شدند و وقتی گاو سفید بازگشت، شیر جستی زد
سـه گاو ابلـه