پاورپوینت پاورپوینت فارسی ششم دبستان درس 10 عطّار و جلال الدّین محمّد (pptx) 9 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 9 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
مرور فارسی ششم ابتدایی
درس دهم
عطار و جلال الدین محمد
معنی لغات درس
کاروان سرا
:
مکانی برای توقف کاروانها
روانه
: راهی ، فرستاده
تمسخر
: مسخره کردن
سلیم
: درست ، صاحب سلامت
علیم
: دانا
صورت
: ظاهر
شاخ
: شاخه ی درخت
نفوذ
: تاثیر
بحر
: دریا
سحاب
: ابر
بقا
: زندگانی
خلاق
: آفریننده
جرات
: شجاعت
سرآمد
: بهتر ، ممتاز
اصرار
: پافشاری
بدرقه
: رفتن به همراه مسار یا مهمان برای احترام او
کلمات زیرا را در کتاب پیدا کن و به املای آنها توجه کن.
عطار
–
جلال الدین
–
خسته
–
نیشابور
–
طول راه
–
دل پذیر
–
نخستین سفر طولانی
–
سن
–
فرق زیارت
–
سمرقند
–
کوچه ها و مسجد
–
بلخ
–
زادگاه
–
دلتنگ
–
تازه
–
دروازه
–
صدای اذان
–
عصر
–
مهمان
–
تمام
–
تقریبا
–
موضوع
–
تعجب
–
عادی
–
دانشمند
–
کاروان سرا
–
دیدار ها
–
جالب
–
سرشناس
–
فرصت
–
اتاق
–
دو زانو
–
بها الدین
–
قبلا
–
حتما
–
حفظ- برخیز
–
ما شا الله اندکی
–
غزوب
–
خوش حال
–
خواست خدا
–
درخشان
–
مقام
–
کهریز
–
غزل
–
قصیده
–
مثنوی مصراع
–
قافیه
–
شخص
–
تمسخر
–
قصد
–
خاست
درک مطلب
1- چرا دیدار پدر محمّد با افراد مختلف برای او جالب بود؟
چون با دانشمندان و افراد مشهور آشنا میشد و چیزهای زیادی از آنها یاد میگرفت
2- به نظر شما چرا سفر برای انسان جالب و هیجان انگیز است؟
با سفر كردن، انسان به نشانههاي الهي كه در سرزمينهاي ديگر است، نگريسته و ايمانش قوي تر ميگردد. همچنين در سفر با افراد جديد آشنا شده و مكانهاي مختلف را از نزديك ميبيند.
3- منظور عطاّر از اینکه گفت: «همهی ما جز اندکی نمیدانیم» چه بود؟
علم آنقدر گسترده است که حتی دانشمندان و حکیمان تنها قسمتی از آن را میدانند و علم کلی و واقعی نزد خداست و در طول زمان، مقداری از آن شکار می شود.
البته این جمله نشان از تواضع و فروتنی آنان نیز دارد و معمولا آنهایی که از مردم عادی خیلی بیشتر میدانند، ادعایی نمیکنند و میگویند: تا بدانجا رسید دانش من/ که بدانم همی که ندانم
دانش ادبی
1- یکی از کتاب های با ارزش مولانا جلال الدّین «مثنوی معنوی» نام دارد. شعر از نظر
قالب
، انواع گوناگونی دارد؛ مانند غزل، قصیده، مثنوی و … .
2-
مثنوی
به شعری گفته میشود که در آن، دو مصراع هر بیت، هم قافیه هستند.
حکایت
درخت علم
معنی درخت علم
شیخ
خندید و بگفتش ای سَلیم این درخت علم باشد ای علیم
شیخ خندید و به او گفت که ای انسان ساده دل درختی که تو به دنبال آن هستی درخت علم است.
تو به صورت رفته ای، ای بی خبر زان ز شاخ معنی ای، بی بار و بر
ای انسان نا آگاه تو فقط در جست و جوی ظاهر این درخت پرداخته ای به همین دلیل است که از معنا و مفهوم آن غافل ماندهای.
گه درختش نام شد، گاه آفتاب گاه بحرش نام شد، گاهی سحاب
به علم گاهی نام درخت میدهند گاهی نام آفتاب و گاهی نام دریا و گاهی نام ابر.
آن یکی کِش صد هزار آثار خاست کمترین آثار او، عمر بقاست
براي علم هزاران فايده وجود دارد كه كم ترين فايدهاش عمر جاويدان است.
در
این شعر، علم به چه چیزهایی مانند شده است؟
درخت ، آفتاب ، بحر(دریا)، سحاب(ابر)
با تشکر از توجه شما