پاورپوینت توزیع سود مشارکت

پاورپوینت توزیع سود مشارکت (pptx) 24 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 24 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

توزیع سود مشارکت بین سپرده‌گذار و مجری براساس قضیه اولر در بانکداری راستین در فرآیند مشارکت سپرده‌گذار منابع می‌دهد و مجری آن را با آورده خود درهم می‌آمیزد و اقدام به اجرای طرح می‌کند و سپس منافع مورد مشارکت بین طرفین تقسیم می‌گردد. تسهیم سود حاصل از عملیات مشارکت بین سپرده‌گذار و مجری یکی از مسائل مهم در مشارکت بانکی است. عملیات مشارکت در مفهوم اقتصادی آن خود یک نوع فرآیند تولید ارزش افزوده است. شکل سنتی این تسهیم بین دو طرف (سپرده‌گذار و مجری) بر اساس توافق یا الزامات مقرراتی بانک اتفاق می‌افتد. در طرح‌های مشارکت مالی واقعی نمی‌توان اتخاذ تصمیم درباره نسبت‌های تسهیم را به بانک ارجاع کرد و لذا لازم است تا قاعده‌ای مشخص برای تسهیم تدوین نمود. فرآیند مشارکت فیزیوکراتها: مفهوم «ارزش اضافه» را از مبادله به تولید آوردند. در نگاه آنها ارزش در قالب اشیاء ملموس مادی و به معنی «ارزش استفاده» قرار می‌گرفت و نه ارزش مبادله. لذا مفهوم ارزش اضافه تنها بشکل مازاد ارزش ‌استفاده‌های تولید شده بر ارزش استفاده‌های به مصرف رسیده در فرآیند تولید مطرح بود که محصول خالص نامیده می‌شد، و تنها در بخش کشاورزی قابل حصول است. در صنعت صرفاً شکل مواد است که تغییر می‌یابد و محصول اضافه‌ای یا به عبارت دیگر ارزش اضافه‌ای تولید نمی‌گردد. تنها کشاورز است که می‌تواند محصولی افزون بر مصرف خود تولید کند. لذا این محصول خالص، همان بهره مالکانه و سهمی است که به مالک زمین می‌رسد. توزیع منافع فعالیت از منظر فیزیوکرات‌ها «نظریه ارزش»: ارزش کالا را مقدار کار اجتماعی بکار برده شده در آن تعیین می‌کند، و کارگر نیز در صحنة رقابت، باید علاوه بر تولید ارزش اضافه مطلق ارزش اضافه نسبی نیز تولید نماید. برای تولید ارزش اضافه نسبی باید ارزش فردی کالایش پائین‌تر از ارزش اجتماعی جاری آن در بازار باشد تا او با فروش آن به قیمتی بالاتر از ارزش فردی و پائین‌تر از ارزش اجتماعی آن، ارزش اضافه نسبی نیز بدست آورد. تولید ارزش اضافه مطلق، بروز مادی بکارگیری سرمایه توسط کارگر است. وسایل و تجهیزات کار و موضوع آن وسایل تولید را تشکیل می‌دهند، و خود کار است که نهایتاً مولد ارزش است. کار تا آنجا که یک فرآیند فردی تلقی می‌شود، یک کارگر همه کارکرد‌هائی که بعداً به شکل محصول متجلی می‌شود را در خود جمع دارد. لذا محصول کار از محصول مستقیم یک فرد تبدیل به محصول مشترک کارگران می‌شود. مفهوم تولید کاپیتالیستی صرفاً تولید کالا نیست، بلکه ماهیتاً تولید ارزش اضافه است. کارگر نه برای خود بلکه برای صاحب سرمایه و افزایش سرمایه وی تولید می‌کند و فقط تولید نمی‌کند، بلکه ارزش اضافه هم تولید می‌کند. توزیع منافع فعالیت از منظر مارکس ریکاردو: ارزش اضافه جزء ذاتی و لاینفک تولید کاپیتالیستی است. ریکاردو علت وجودی ارزش اضافه را نمی‌جوید بلکه در پی یافتن علتی است که مقدار این ارزش را تعیین می‌کند. مرکانتالیست‌ها: مازاد قیمت یک محصول بر هزینه تولید آن را ناشی از عمل مبادله و ناشی از فروش آن به قیمتی بالاتر از ارزشش می‌دانستند. جان استوارت میل: منشأ سود را این می‌دانست که کارگر بیش از آنچه که برای تامین خود او لازم است تولید می‌کند و علت اینکه سرمایه سود به بار می‌آورد این است که خوراک، پوشاک، مواد اولیه و ابزار بیش از مدت زمانی که برای تولیدشان لازم است دوام می‌آورند. لذا سود ناشی از مبادله نیست بلکه ناشی از قدرت تولیدی کار است. توزیع منافع فعالیت از منظر کلاسیک و مرکانتالیست‌ها بنگاه‌ واحدی تعریف می‌شود که محصول را با استفاده از عوامل‌ تولید کار و سرمایه، تولید می‌نماید. تابع‌ تولید بنگاه‌ بیان‌ ریاضی‌ رابطه‌ بین‌ کار و سرمایه و محصول‌ تولید شده‌ است. فرآیند مشارکتی‌ را در نظر بگیرید که‌ مجری دو عامل‌ تولید متغیر سرمایه (سپرده) سپرده‌گذارK و کار L را با عوامل‌ تولید ثابت‌ خود جهت‌ تولید ارزش افزوده‌ در یک طرح بکار می‌بندد. تابع‌ ارزش مشارکت (Q) بعنوان‌ یک‌ تابع‌ ریاضی‌ از عوامل‌ تولید متغیر (K,L) بیان‌ می‌شود: Q=f(k,L) توزیع منافع فعالیت از منظر نئوکلاسیک تابع‌ ارزش مشارکت عامل‌ تولید ثابت ندارد. میزان‌ تولید در ارتباط‌ با عوامل‌ تولید متغیر تعریف‌ گردیدند. هزینه‌های ثابت تولید وارد محاسبات نمی‌گردند. تکنولوژی‌ بکار برده شده، مجموعه‌ اطلاعات‌ فنی‌ مجری درباره نحوه استفاده سرمایه برای‌ مشارکت در فرم ریاضی تابع تولید مندمج است. تابع‌ تولید غالباً بعنوان‌ یک‌ تابع‌ یک‌ مقداره پیوسته برای‌ مقادیر غیرمنفی‌ و بعنوان‌ یک‌ تابع‌ افزاینده ‌ در دامنه‌ مورد نظر تعریف‌ و غالباً یک‌ تابع دقیقاً شبه مقعر عادی فرض‌ می‌شود. میزان‌ مشارکت، کار مجری و سرمایه سپرده‌گذار در واحد زمانی‌ مشخص‌ تعریف‌ می‌گردند. دوره‌ زمانی‌ مقید به‌ سه‌ محدودیت‌ است: اولاً باید به‌ اندازه‌ کافی‌ کوتاه‌ باشد که سپرده‌گذار‌ نتواند عامل‌ تولید ثابت‌ را تغییر دهد. ثانیاً به‌ اندازه‌ای‌ کوتاه‌ باشد که‌ شکل‌ تابع‌ مشارکت در اثر بهبود شرایط (تکنولوژی مشارکت)‌ تغییر نیابد. ثالثاً به‌ اندازه‌ کافی‌ بلند باشد که‌ اتمام‌ فرآیند مشارکت امکانپذیر گردد. تابع ارزش مشارکت اقتصاد مقیاس چگونگی افزایش محصول را در اثر افزایش متناسب تمام عوامل تولید بیان می‌کند. بازگشت به مقیاس توسط مفهوم همگنی تابع تولید تعریف می‌شود. یک تابع تولید همگن از درجهj است اگر: F(tk,tL)=tj.f(K,L) بازگشت به مقیاس افزاینده j>1 بازگشت به مقیاس ثابت j=1 بازگشت به مقیاس کاهنده j<1 اگر مشارکت به همان نسبتی که همزمان کار و سرمایه افزایش یابند افزایش یابد بازگشت به مقیاس در دامنه ترکیب عوامل تولید مورد نظر ثابت تعریف می‌شود. اقتصاد مقیاس و همگنی تابع تولید در تابع مشارکت فرض همگنی از درجه یک لااقل در طرح‌های مضاربه کاملاً با معنی است. قضیه اولر: رابطه زیر در یک تابع همگن از درجه j برقرار است: L.fL+K.fK =j.f(K,L) بازدهی نهایی کار fL بازدهی نهایی سرمایه fK با فرض همگنی از درجه یک (j=1) L.fL+K.fK = Q کل ارزش مشارکت برابر است با مجموع حاصلضرب بازدهی نهائی کار مجری (fL)در کار مجری (L) و حاصلضرب بازدهی نهائی سرمایه سپرده‌گذار (fK) در سرمایه سپرده‌گذار (K) قضیه اولر و توابع تولید همگن

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته