پاورپوینت سفر (pptx) 13 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 13 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
1
سفر
آفرين!... سفر به كجا؟
حالا داستاني را در چند قسمت برايتان نقل ميكنم.هر كس هر كجاي صحبت من متوجه نام مسافر شد، دستش را بلند كند تا با كمك هم داستان را كامل كنيم.
الف) يكي بود يكي نبود. غير از خداي مهربان هيچ كس نبود. مردي سوار الاغش به شهر ميرفت. هوا گرم بود. او مرد با خدايي بود كه مردم را به خداپرستي دعوت ميكرد. مردم هم او را دوست داشتند و به حرفهايش گوش ميكردند.
ب) او سوار بر الاغ پيش ميآمد. هنوز تا شهر خيلي راه بود. هوا گرم و گرمتر ميشد. الاغش هم آرام آرام سُم بر زمين ميزد و جلو ميرفت. او وقتي ديد الاغش خسته شده است در ساية ديوار خانهاي كه شهر آن به ويرانهاي تبديل شده بود، پياده شد. افسار حيوان را به درختي بست و خودش در سايه ديوار نشست و سبد انجيرش را نيز در كنارش گذاشت و آرام دراز كشيد. يكباره چشمش به..... .
هـ) هنوز در اين فكر بود كه صدايي شنيد. آن صدا ميگفت: «تو صد سال است مُردهاي. اين هم استخوانهاي الاغت اگر ميخواهي بداني خدا چگونه مردگان را زنده ميكند به استخوانهاي الاغت نگاه كن.»
د) سالها گذشت. خداوند اين مرد الهي را بيدار كرد وبه او خطاب رسيد: «چند مدت است كه خوابيدهاي؟» او نگاهي به اطرافش كرد و بعد گفت: «يا يك روز، يا نصف روز.»
يك دفعه به ياد الاغش افتاد. افسارش بود، اما الاغ نبود. او چند استخوان بزرگ را ديد كه كنار ريسمان افتاده است. همچنين او مشاهده كرد كه سبد انجير در كنارش قرار دارد.
ج) يكباره چشمش به چند استخوان افتاد. تبسمي از روي تعجب كرد با خودش گفت: «خدا چگونه اهل اين شهر را دوباره زنده ميكند؟» در همين فكر بود كه آرام آرام خوابش برد و ديگر بيدار نشد.
حالا براي اين كه زنده شدن مردگان را با چشم خود ببيني، نگاهي به همين استخوانهاي پوسيده الاغ كن كه در جلو چشم تو آن را زنده ميكنيم و گوشت و پوست و روح را به او برميگردانيم تا براي تاريخ آيندگان نشانه و درسي باشد. حضرت عزير همين كه زنده شدن الاغ و فاسد نشدن غذاي صد ساله را ديد، گفت: «ميدانم كه خدا بر هر كاري قدر دارد.1
حضرت عزير سر بر خاك گذاشت. فهميد كه خدا روز قيامت مردهها را چگونه زنده ميكند. سپس سوار الاغش شد. سبد انجيرش را برداشت و به شهر بازگشت. او مشاهده كرد كه در شهر همه چيز عوض شده است. او صد سال خوابيده بود.2
و) او خيلي تعجب كرد. استخوانها يكي يكي حركت ميكردند و روي هم سوار ميشدند. تا الاغ تكميل شد. مدتي بعد هم گوشت و پوست گرفت. سپس الاغ شروع به عرعر كرد و صدايش در صحرا پيچيد.
او پيامبر الهي و آسماني است. داستانش در قرآن آمده است. او عُزير نام داشت. خداوند به او فرمود: «صد سال است كه اين جا هستي. نگاه به الاغي كه سوارش بودي و غذايي كه همراه داشتي بينداز و قدرت خدا را درياب كه چگونه الاغ مرده و پوسيده و متلاشي شده است، ولي غذايي كه بعد از چند روز فاسد ميشود، صد سال است كه سالم نگهداري شده است.
بايد براي هر سفري برنامهريزي دقيقي انجام دهيم تا دچار مشكل نشويم و به هدف مورد نظر خود برسيم.حالا با كمك هم اين جدول را كامل ميكنيم.
تهيه وسيله نقليه مثل ماشين
پول به اندازه نياز
داشتن لاستيك زاپاس
عابر بانك يا كمك از آشنايان
پنچري
سرقت، يا گم شدن
آفرين حالا دقت كنيد كه سفر ما از كجا به كجاست و كدام مهمتر است.
اول بايد مقصد را مشخص كنيم. هر كدام مهمتر باشد، تهيه وسايل آن هم دقت بيشتري ميخواهد.
يكي از اين سفرها، سفر به روز قيامت است كه همه انسانها زنده ميشوند و در دادگاه عدل الهي حاضر ميشوند تا به اعمال آنها رسيدگي شود.
گرچه افرادي به زبان معاد را نميپذيرند، ولي ناخودآگاه در عمق جان خود احساس ابديت ميكنند. براي نمونه به اين كارتها دقت كنيد.
حالا اگر سفر به خارج از اين جهان باشد