پاورپوینت نوشهرگرایی (pptx) 25 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 25 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
موضوع: نوشهرگرایی
موضوعات مورد بحث:
تعریف نوشهرگرایی (
New Urbanism
)
سیر تحول نوشهرگرایی
منشور نوشهرگرایی
اصول نوشهرگرایی
نوشهرگرایی و محله
منافع نوشهرگرایی
تجارب عملی نوشهرگرایی
تعریف نوشهرگرایی:
نوشهرسازي (
New Urbanism
) كه در زبان فارسي به معادل هايي چون شهرگرايي جديد يا شهرسازي جديد نيز برگردان شده است ، «جنبشي در ايالات متحده است كه با بحث درباره هدايت رشد حومه شهري در قالب خلق شهرها و مجتمع هاي كوچك گسترش شهرها را به چالش ميخواند. اين گرايش در طرح اين پيشنهاد ، به احياي انگاره هاي برنامه ريزي شهري كه در اوايل قرن بيستم شكل گرفتند ، اما براي پاسخ گويي به الگوهاي زندگي مدرن انطباق يافته اند به شدت اتكا مي كند.» (مدني پور ، 1379 : 310)
نوشهرسازي به طور كلي يك بسته طراحي شهري است كه ساختمانهاي داراي سبك نو
-
سنتي (
neo-traditional
) را براي شكل دادن به محله هاي نسبتا پرتراكم ، قابل پياده روي و داراي كاربري مختلط با يكديگر تركيب ميكند. در حاليكه نوشهرسازي اصالتا با توسعه هاي مسكوني جديد مرتبط است ، با اين حال همواره بر توسعه درون بافت (
infill development
) و شهرسازي در ارتباط با حومه هاي موجود(
retrofitting urbanism
) تاكيد مينمايد. نوشهرسازي نيروي هدايتگري براي توسعه شهري در تمام مقياس ها است. آميزه اي از سبكهاي معماري ، رشد هوشمند (
smart growth
) ، مخالفت با توسعه پراكنده و شهرسازي پايدار مبتني بر حمل و نقل عمومي (
transit oriented
) است.
(
Marshall,2003:189
)
سیر تحول نوشهرگرایی:
در فرداي دوران پر تشويش و مخرب رواج مدرنيسم در شهرسازي و در دهه 1980 ميلادي تعداد فزاينده اي از معماران و شهرسازان امريكايي در ارتباط با فرسودگي و زوال مراكز شهري و افزايش فزاينده جوامع محلي كه پراكنده و متفرق ، مبتني بر اتومبيل و داراي فاصله با مراكز شهري ، نگران و ناراضي بودند. در سالهاي پاياني دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 ميلادي ، اين نارضايتي منجر به ظهور نهضت نوشهرسازي (
New Urbanism movement
) شد.
نوشهرسازي به سرعت در سطح ملي به منظور توسعه اجتماعات محلي به رسميت شناخته شد. به عنوان مثال در سال 1981 در دهكده تفريحي
Seaside
واقع در فلوريدا مورد استفاده قرار گرفت.ايجاد اين دهكده هنگامي كه مقاله اي برجسته در ماهنامه آتلانتيك (
Atlantic Monthly
) در سال 1988 در ارتباط با آن منتشر شد و زماني كه در سال 1998 در برنامه مشهور موسوم به
The Truman Show
مورد توجه قرار گرفت ، از پوشش خبري ملي برخوردار شد. بدين ترتيب ، توسعه
Seaside
و ديگر جوامع محلي مبتني بر نوشهرسازي چون
Kentlands
،
MD
،
and Celebration
،
FL
سبب شد تا نهضت نوشهرسازي در كانون توجه ملي قرار گيرد.
در تكوين نهضت نو شهرسازي نقش كنگره نوشهرسازي(
Congress for the New Urbanism
) موسوم به
CNU
غير قابل انكار است. اين كنگره در سال 1993 توسط گروهي از معماران علاقمند تاسيس شد . تا آن زمان هريك از اعضاي اين گروه سالها در ارتباط با خلق ساختمان ها ، محلات و مناطقي كه در عين محافظت از طبيعت كيفيت بالايي زندگي را نيز براي همه ساكنان فراهم آورد ، به فعاليت پرداخته بودند. اين گروه توسط پيتز كتز (
Peter Katz
) كه به عنوان نخستين مدير اجرايي
CNU
نيز انتخاب شده است گردهم آورده شدند.
تا کنون شانزده
كنگره توسط
CNU
در فاصله سالهاي 1993 تا
2009
برگزار شده است
.تحت تاثير فعاليتهاي اين كنگره تعدادي از مقامات رسمي ايالت هاي كشور امريكا خود را نوشهرساز ناميده اند و سياستهاي خود را با استفاده از اصول نوشهرسازي به اجرا درمي آورند. معمولا در اين
كنگره ها، معماران،
معماران منظر ، شهرسازان ، اقتصاد دانان ، سرمايه گذاران ، پيمانكاران ، حقوق دانان ، مقامات حكومتي ، اساتيد ، شهروندان فعال و دانشجويان گردهم مي آيند و به بحث پيرامون موضوعاتي از قبيل سلامت و حيات محله ها ، شهرها و مناطق مي پردازند.
جدول آتي فهرستي از كنگره هاي برگزار شده نوشهرسازي را به همراه موضوعات مورد طرح آن ارائه مي نمايد.
توضيحات
محل برگزاري
سال
برگزاري
عنوان كنگره
موضوع اصلي : محله ، بخش و كريدور
Alexandria, Virginia
1993
كنگره يكم
موضوع اصلي : ساختمانها ، بلوكها و خيابانها
Los Angeles, California
1994
كنگره دوم
موضوع اصلي : طبيعت ، زير ساختها و منطقه
San Francisco, California
1995
كنگره سوم
تصويب منشور نوشهرسازي توسط شركت كنندگان
Charleston, S.C.
1996
كنگره چهارم
نخستين كنگره بين المللي با حضور نمايندگان 18 كشور
Toronto, Canada.
1997
كنگره پنجم
موضوع اصلي : منطقه
Denver, Colorado.
1998
كنگره ششم
موضوع اصلي : شهر دروني
Milwaukee, Wisconsin
1999
كنگره هفتم
موضوع اصلي: شرايط سياسي
Portland, Oregon
2000
كنگره هشتم
موضوع اصلي : از محله تا منطقه...
New York City, New York
2001
كنگره نهم
موضوع اصلي : از حومه ها تا شهرهاي كوچك
Miami, Fla.
2002
كنگره دهم
موضوع اصلي : از آرزوها تا واقعيت : شهر در حال ظهور
Washington, D.C.
2003
كنگره يازدهم
موضوع اصلي : شهر چند مركزي
Pasadena, Calif.
2005
كنگره دوازدهم
توسعه نوشهرگرایی
Providence, R.I
2006
کنگره
سیزدهم
نوشهرگرایی
و شهر قدیم
Philadelphia
2007
کنگره
چهاردهم
نوشهرگرایی
و شکوفایی کلانشهر
Austin
, Texas
2008
کنگره پانزدهم
تجربه
نوشهرگرایی و درمان مناسب
Denver,
Cola
2009
کنگره شانزدهم
New Urbanism: Rx for Healthy Places
Atlanta,
Georgia
2010
کنگره هفدهم
کنگره
های
نوشهرگرایی
http://www.cnu.org/congresses
منشور نوشهر
گرایی:
مهمترين سندي كه به تشريح محتواي نظري نهضت نوشهرسازي ميپردازد ، منشور نوشهرسازي است. اين سند كه در سال 1996 و پس از برگزاري كنگره چهارم نوشهرسازي ، به عنوان منشور نظري نوشهرسازان ارائه گشت را ميتوان بيانيهاي در مقابل منشور آتن كه طي آن ديدگاه مدرنيستي به معماري و شهرسازي توسط كنگره بين المللي معماران مدرن (سيام) تبيين شده بود دانست. اين منشور تمامي سطوح قابل بررسي در ارتباط با اجتماعات انساني از بلوك ، خيابان و ساختمان ، محله ، بخش و كريدور تا منطقه ، كلان شهر ، شهر و شهر كوچك را مورد بررسي قرار مي دهد و بدين ترتيب هيچ يك را انكار نمي كند. با اين حال توسعه در مرزهاي موجود شهرها را در مقابل توسعه پراكنده پيشنهاد مينمايد. آنچه محل اهميت است تاكيد اين منشور بر انسان و محيط زيست او در مقابل اتومبيل است. اين منشور به هيچ وجه نيازهاي حيات مدرن و پسا مدرن را رد نميكند بلكه ميكوشد در جهت رفع آنها راه حل هايي كالبدي ، فني و ... متناسب با حيات انساني و حفظ محيط زيست با تاكيد بر جايگاه فراموش شده انسان(و نه اتومبيل ) بيابد.
منشور نوشهرسازي را بايد همچنين بسطي از نظريه توسعه پايدار دانست. مروري بر متن اين منشور نشان مي دهد ، شعار جهاني بينديشيم و محلي عمل كنيم ، به وضوح در آن نمايان است.
كنگره نوشهرسازي ، عدم جايگزيني سرمايه ها در شهرهاي مركزي ، شيوع توسعه هاي پراكنده، جدايي فزاينده به سبب قوميت و درآمد ، تخريب زيست محيطي ، نابودي زمين هاي كشاورزي و طبيعت وحشي ، فرسايش ميراث ساخته شده جامعه را چالشي جدي بر سر راه ايجاد اجتماعات محلي (
Community building
) يكپارچه مي داند.
از مرمت مراكز شهري موجود و شهرهاي كوچك در قلمرو مناطق كلان شهري يكپارچه ، تجد
ی
د سازمان فضايي حومه هاي در حال گسترش به طور پراكنده در قالب محله هاي واقعي و بخشهاي متنوع ، محافظت از محيط زيست طبيعي و حفاظت از ميراث ساخته شده بشري حمايت مي كن
د.
معتقد
است
كه راه حل هاي كالبدي نمي توانند به خودي خود مشكلات اجتماعي و اقتصادي را حل نمايند ، با اين حال مواردي چون سرزندگي اقتصادي ، پايداري اجتماعي و سلامت محيطي نيز بدون يك چارچوب كالب
د
ي يكپارچه و پشتيبان به دست نمي آيند.
از تجديد ساختار سياست عمومي(
public policy
) و تجارب توسعه به منظور پشتياني از اصول زير حمايت مي نماي
د
: محلات بايد از نظر كاربرد و جمعيت متنوع باشند ، اجتماعات محلي بايد براي عابران پياده و حمل و نقل عمومي همانگونه طراحي شوند كه براي اتومبيل ها طراحي مي شوند ، شهرها و شهرهاي كوچك بايد توسط موسسات اجتماعي فضاهاي عمومي كه به صورت كالبدي تعريف شده و داراي دسترسي عمومي هستند شكل داده شوند ، اماكن شهري بايد توسط طراحي معماري و منظر سازي به گونه اي كه تاريخ ، اقليم ، اكولوژي و تجارب ساخت و ساز محلي را مورد تجليل قرار دهند ايجاد شوند
.
نوشهرگرایی
بر اصول زير جهت هدايت سياست عمومي، تجارب توسعه، برنامه ريزي و طراحي شهري تاكيد مي
ن
ماي
د
:
سطح یک:
منطقه، كلان شهر، شهر و شهر كوچك(
The Region
،
Metropolis
،
City and Town
)
:
1- مناطق كلان شهري ، مكانهاي معيني با مرزهاي جغرافيايي معلومي هستند كه از توپوگرافي ، جريان هاي آب ، خطوط ساحلي ، زمين هاي كشاورزي ، پارك هاي منطقه اي و حوضه آبريز رودخانه ها حاصل شده اند. كلان شهر از مراكز مضاعفي كه شهرها ، شهرهاي كوچك و روستاها هستند و هريك داراي مركز و لبه هاي قابل شناسايي مشخصي هستند تشكيل شده است.
2-منطقه كلان شهري ، يك واحد اساسي اقتصادي از جهان معاصر است . همكاري هاي حكومتي ، سياست عمومي ، برنامه ريزي كالبدي و استراتژي هاي اقتصادي بايد انعكاس دهنده ي اين واقعيت جديد باشند.
3- كلان شهر داراي يك ارتباط اجتناب ناپذير و بسيار ظريف با پس كرانه كشاورزي (
Agrarian Hinterland
) و مناظر طبيعي اطراف است. اين ارتباط ، داراي ماهيت زيست محيطي ، اقتصادي و فرهنگي است. اراضي كشاورزي و طبيعت براي كلان شهرها آنگونه مهم است كه باغ براي يك خانه داراي اهميت است.
4-الگوهاي توسعه نبايد لبه هاي كلان شهر را محو ، نابود و يا مغشوش كنند . توسعه درون بافت(
Infill Development
) در نواحي شهري موجود سبب حفظ منابع زيست محيطي ، سرمايه گذاري اقتصادي ، احيا و آباداني مناطق متروكه و به حاشيه رانده شده مي شود. مناطق كلان شهري بايد استراتژي هاي را براي تشويق و رواج اينگونه توسعه ها ، در مقابل گسترش هاي پراكنده حاشيه اي فراهم آورند.
5- در صورت ضرورت انجام توسعه هاي پيوسته جديد در مرزهاي شهر ، اينگونه توسعه ها بايد به صورت محلات و بخشها سازمان يافته و با الگوي موجود به طور يكپارچه درآيند. توسعه هاي غير پيوسته نيز بايد به صورت شهرهاي كوچك و روستاهاي برخوردار از لبه هاي شهري خاص قابل تمايز سازماندهي شده و با هدف دستيابي به تعادل ميان اشتغال و اسكان ( و نه به صورت حومه هاي خوابگاهي ) طراحي و برنامه ريزي شوند.
6-توسعه و توسعه مجدد(
Redevelopment
) شهرهاي كوچك و شهرها بايد همراه با احترام به الگوهاي سنتي و مرزهاي تاريخي انجام گيرند.
7-شهرها و شهرهاي كوچك بايد طيف وسيعي از كاربردهاي عمومي و خصوصي را پديد آورند تا بتوانند از يك اقتصاد منطقه اي كه به تمام گروههاي درآمدي فايده مي رساند ، حمايت كنند. مسكن قابل استطاعت(
Affordable Housing
) بايد در تمام منطقه توزيع شود تا با فرصتهاي اشتغال به موازنه دست يابد و از تمركز فقر جلوگيري نمايد.
8-سازمان كالبدي منطقه بايد توسط چارچوبي از گزينه هاي حمل و نقل مورد پشتيباني قرار گيرد. سيستم هاي حمل و نقل عمومي ، پياده و دوچرخه بايد دسترسي و تحرك در منطقه را همراه با كاهش وابستگي به اتومبيل افزايش دهند.
9-درآمدها و منابع مالي ، مي تواند به طور هماهنگتري ميان شهرداري ها و مراكز موجود در منطقه براي جلوگيري از رقابت مخرب بر سر مبناي مالياتي (
tax base
) و اجراي هماهنگ ، منطقي و عاقلانه ميان امور حمل و نقل ، تفريحات ،خدمات عمومي ، مسكن و موسسات اجتماعي به اشتراك گذاشته شوند.
سطح دو:
محله ، بخش و كريدور(
The Neighborhood
،
The District and the Corridor
) :
1-
محله ، بخش و كريدور ، عناصر ضروري توسعه و توسعه مجدد در كلان شهر هستند. اين عناصر ، نواحي مشخصي را شكل مي دهند كه سبب ترغيب شهروندان براي بر عهده گرفتن وظيفه توسعه و تحول آنها مي شوند.
2-
محله ها مي توانند فشرده(
Compact
)، حامي افراد پياده (
Pedestrian Friendly
)و داراي كاربري مختلط باشند. بخش ها نيز به طور كلي بر يك كاربري واحد تاكيد مي كنند و در صورت لزوم ممكن است از اصول طراحي محله تبعيت كنند. كريدورها ، رابط
محله ها و بخش ها ، محسوب شده و داراي طيف وسيعي از عناصر مختلف
چ
ون بلورها ، خطوط راه آهن ، رودخانه ها و بيشه راهها هستند.