پاورپوینت نظریه رشد شناختی ویگوتسکی (pptx) 16 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 16 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
نظریه رشد شناختی ویگوتسکی:
نظریه معروف دیگر رشد یا تحول شناختی از آن دانشمند روسی لِو سمنویچ ویگوتسکی است.که به نظریه اجتماعی – فرهنگی رشد شهرت دارد.
اهمیت فرهنگ وزمینه های اجتماعی –تاریخی در تحول شناختی: جنبه فرهنگی تاریخی اجتماعی در رشد شناختی بااهمیت است.
تعیین کننده اصلی رشد شناختی:کنش متقابل میان یادگیرنده ومحیط اجتماعی اش.
خاستگاه روان آدمی اجتماع است وفرایندی که به آن شکل میدهد ارتباط است.
کارکرد های نخستین و عالی ذهنی:
در نظریه ویگوتسکی کارکرد های ذهنی :1-کارکرد های نخستین ذهنی 2-کارکرد های عالی ذهنی.
ویگوتسکی با بکاربردن اصطلاح کارکرد به فرایند های ذهنی مانند ادراک-حافظه- وتفکر اشاره میکند.
کارکرد نخستین ذهنی: 1-به طور طبیعی درانسان وحیوان وجود دارد 2-غیرارادی وناآگاه بودن ازیژگی مهم آنهاست.برای نمونه حافظه درشکل اولیه اش عبارت از شکل گیری خود به خودی یک تداعی بین دو رویداد که باهم رخ میدهد.مثال:گربه صدای بازکردن درقوطی را با غذاتداعی میکند.
کارکرد های عالی ذهنی:1- ویژه انسان هستند.2-براساس کارکرد های نخستین بوجودمی آیند.کارکردعالی ذهنی ازطریق تعامل بین فرد وزمینه های اجتماعی بوجود می آید.ویگوتسکی : هرکارکرد عالی ذهنی درابتدا یک کارکرد اجتماعی است وآنچه که به این فرایند کمک میکند عوامل اجتماعی فرهنگی است.
کارکرد های عالی ذهنی مانند: استدلال منطقی – توجه انتخابی زبان
تفاوت کارکرد عالی ذهنی با کارد های نخستین:1- تحت کنترل انسان انجام می شوند .2- دارای خاستگاه اجتماعی اند.3- به کمک ابزار های روانشناختی رخ میدهد(ابزار های روانشناختی مانند :مقایسه ویادیار (تدابیر کمک حافظه)
درونی سازی:
فرایند تبدیل تدریجی تجارب یا فعالییت های اجتماعی بیرونی به فرایند های عالی ذهنی درونی سازی نام گرفته است.این فرایند نه بطور مستقیم بلکه ازطریق یک واسطه – ابزار یا علامت صورت می پذیرد.
1-استفاده از واسطه یعنی تغییر دادن یک موقعیت محرکی در فرایند پاسخ دادن به آن نه بطور مستقیم بلکه ازطریق نوعی پیوند ابزار یا علامت.2-ابزار یک شی بیرونی که مورد دستکاری فرد قرار میگرد تا با آن برمحیط عمل کند.3-علامتبه بازنمای درونی یک شی یا نماد گفته می شود که دارای معنی خاص فرهنگی است.
دیدگاه ویگوتسکی از گفتار خود محورانه است.
پیاژه معتقد بود که کودکان درمرحله پیش عملیاتی افکار واحساسات خود را از طریق گفتار خود محورانه ابراز میکنند.وقتی که عملیات منطقی مرحله بعدی رشد فرا می رسد این گفتار خود محورانه ازبین میرود.ویگوتسکی می گوید:گفتار خود محورانه گفتار اجتماعی است که جریان درونی سازی به سوی گفتار درونی را نشان می دهد.
ویگوتسکی در رشد زبان سه مرحله را ازهم متمایز میسازد.1-گفتار اجتماعی 2- گفتار خود محورانه 3-گفتار درونی.
ابتدا گفتار اجتماعی یا گفتار بیرونی ظاهر می شود نقش این گفتار:کنترل رفتار دیگران.
درمرحله بعد گفتار خودمحورانه پدیدار می شود .کودکان باخودشان حرف میزنند تارفتارشان را کنترل کنند.
آخرین مرحله رشدزبان گفتار درونی .به اندیشه ورفتار انسان جهت میدهدودرهمه ی کارکرد های عالی ذهنی وجود دارد
تفکر وزبان:
درنظریه ویگوتسکی تفکر وزبان درکودکان جداومستقل ازهم فعالیت می کنند.که به آن تفکرپیش زبانی (پیش کلامی) یا تفکر بدون زبان وزبان پیش عقلی یاگفتار بدون تفکروجود دارند.
مثل: بازکردن در-یا حل مسئله مانند دستیابی به اشیا – غان وغون کردن کودک باهدف جلب توجه یاخوشحالی کردن بزرگسال انجام می گیرد.
درحدود دوسالگی منحنی مجزای تفکر وزبان بهم می رسند درنتیجه تفکر زبانی وزبان عقلانی می شود.
2تا7سالگی زبان نقش درونی: هدایت وجهت دهی به تفکر
زبان نقش بیرونی:انتقال نتیجه یتفکر به دیگران. گفتار خود محورانه به دلیل متمایز ساختن در نقش.
پس از7سالگی کودک یاد می گیرد استفاده ی آشکاراززبان رامحدود کند ونسبت به موقعیت از زبان نفکراستفاده کند.
خود نظم دهی
درنظریه ویگوتسکی زبان وسیله ای برای: تعامل اجتماعی
تفکرخود نظم دهی یا خود سازماندهی
خود نظم دهی:توانایی اندیشه وحل مسئله بدون کمک دیگران است وکنترل فرد بر فرایند های شناختی اش.
مراحل خودنظم دهی: 1-کودک یاد میگرد که اعمال وصداها دارای معنی اند.برای مثال: درازکردن دست برای دستیابی به شی.2-انجام تمرین برای مثال:کودک برای جلب توجه دیگران حرکاتی را انجام میدهد و برای ارتباط باآنها به گفتگو می پردازد.3- استفاده ازعلامت برای تفکر وحل مسئله.
منطقه تقریبی رشد
تفاوت نظر پیاژه و ویگوتسکی:
پیاژه :1-رشد مقدم بریادگیری 2-مرحله ای از رشد شناختی تعیین کننده ی ماهیت یادگیری اوست.پس باآموزش زیاد نمی توان یادگیری را ایجاد کرد.
ویگوتسکی:1- یادگیری مقدم بررشد 2-فرایند های رشد وتحول به دنبال فرایند های یادگیری رخ میدهد.
تفاوت سطح کنونی یا سطح رشد واقعی کودک = سطح رشد بالقوه ی کودک:
یعنی تکالیفی که کودک قادر به انجام آن نیست وبه تنهایی ولی به کمک بزرگسال قادر است انجام دهد.پس رشد شناختی زمانی به حداکثر می رسد که در منطقه ی تقریبی رشد تعامل اجتماعی صورت پذیرد.
تکیه گاه سازی
یاری وراهنمایی دیگران : هدایت یادگیرنده برای گذر از آنچه اکنون می داند به آنچه قرار است یاد بگیرد.
ویگوتسکی : آنچه کودکان به کمک دیگران می توانند یادبگیرند بیشتر معرف توانایی آنهاست پس برای شناسایی رشد کودک باید هم سطح رشد بالقوه آنان راشناخت.
(چند نمونه تکیه گاه سازی وانتقال دانش آموزان از منطقه ی تقریبی به سطح رشد بالقوه): 1-الگودهی یا سرمشق دهی 2-استفاده از پاداش 3- دادن باز خورد 4-سازمان دهی شناختی 5- پرسش وپاسخ 6- بلند فکرکردن 7- استفاده از مواد آموزشی 8- استفاده از مشاور وراهنما
کاربرد های نظریه ویگوتسکی
1- براهمیت زبان تاکید می کند که زبان برکاربرد های عالی ذهن و رشد آنها تاثیر زیادی دارد : جدیت درآموزش ومدارس
2-برمساءل فرهنگی واجتماعی تاکید می کند.مطالب درسی باید در یک دریافت فرهنگی اجتماعی آموزش داده شوند.
3- برمنطقه ی تقریبی رشد تاکید شده به این معنی که معلم باید درآموزش خود فراتر از سطح توانایی فعلی دانش آموزان کار کند وآنها را به چالش به کشد.بنابراین معلم می تواند رشد شناختی کودک را به به سطح بالقوه نزدیک کند.