پاورپوینت درس نهم ظهور و گسترش تمدن ایرانی ـ اسلامی

پاورپوینت درس نهم ظهور و گسترش تمدن ایرانی ـ اسلامی (pptx) 24 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 24 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بنام خدا درس نهم ظهور و گسترش تمدن ایرانی ـ اسلامی از ابتدای قرن سوم تا نیمۀ قرن پنجم هجری، ایرانیان سلسه حکومت هایی تشکیل دادند و به تدریج مناطق مختلف ایران را از زیر سلطۀ مستقیم خلفای عباسی خارج کردند. در این دوره بود که تمدن ایرانی اسلامی به اوج گسترش و شکوفایی رسید. در این درس، شما با جستوجو و ارزیابی شواهد و مدارک تاریخی، برخی از جنبه های مهم سیاسی، علمی و فرهنگی و اقتصادی تمدن مذکور را شناسایی و بررسی خواهید کرد. فعالیتها و مبارزات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در دو قرن نخست هجری، زمینه را برای شکلگیری سلسلههای ایرانی و در پی آن تغییر اوضاع سیاسی ایران در سدههای سوم و چهارم هجری فراهم آورد. سرآغاز این تغییر، هنگامی بود که ٔ طاهربن حسین مشهور به ذوالیمینین از سوی مأمون، خلیفه عباسی به حکومت خراسان منصوب شد (205ق) تشدید جنبش های ضد خلافت در ایران، مأمون را متوجه این نکته کرد که باید تغییری در شیوه اداره قلمرو خالفت ایجاد کند؛ از اینرو، حکومت خراسان را به طاهر، سردار ایرانی خود سپرد. پس از طاهر، حکومت خراسان در خاندان او موروثی شد و بدینگونه ٔ مسلمان ایرانی شکل گرفت. پس از آن با افول نخستین سلسله قدرت عباسیان در قرنهای سوم و چهارم هجری، سلسله های حکومتی دیگری در گوشه و کنار ایران روی کار آمدند الف) زمینه های تأسیس سلسله های ایرانی مسلمان ب) خاستگاه اجتماعی و جغرافیایی سلسله های طاهریان و سامانیان، ریشه در خاندان های کهن دهقانی منطقه خراسان و ماوراءالنهر داشتند. در واقع این دو سلسله را دودمان های زمین داری پایه گذاری کردند که از قدرت و نفوذ اقتصادی و پشتوانه اجتماعی و فرهنگی قابل ملاحظه ای در دیار خود برخوردار بودند. دهقانان در سدههای نخستین هجری، علاوه بر مشارکت در امور محلی، نقش مهمی در حفظ و انتقال فرهنگ ایرانی از دوره باستان به دوره اسلامی ایفا کردند حسن بن زید، بنیانگذار حکومت علویان طبرستان و جانشینان او از سادات علوی شیعه مذهب به شمار میرفتند که برای رهایی از ستم خلفای عباسی به ایران و به ویژه منطقه طبرستان پناه آورده بودند. سادات علوی نقش مؤثری در ترویج اسلام در میان ایرانیان به ویژه ساکنان طبرستان، دیلم و گیلان داشتند و با رفتار و اخلاق پسندیده خود، مورد اعتماد توده های مردم قرار گرفتند. برخی از بنیان گذاران نخستین سلسله های مسلمان ایرانی، از میان مردم عادی برخاستند و قدرت را به دست گرفتند. یعقوب لیث صفاری، رویگرزادهای از دهی به نام قرنین در سیستان بود . از فعالیت اجتماعی و سیاسی خود را با شرکت در گروه عیاران و جوانمردان سیستان و جنگ علیه خوارج آنجا آغاز کرد سلسله آل بویه را پسران ابوشجاع بویه (علی، حسن و احمد) از اهالی دیلم تأسیس کردند. بویه شغل صیادی را رها کرد و به همراه پسرانش حرفه نظامی گری را برگزید و به خدمت سرداران دیلمی درآمد پ) شیوۀ کسب قدرت بنیان گذاران برخی از سلسله های ایرانی مانند طاهریان و عباسی به حکومت رسیدند. همچنین سامانیان با فرمان خلیفه انتقال قدرت از امیری به امیر دیگر نیز در این حکومت ها با فرمان و تأیید خلیفه صورت میگرفت. در مقابل بنیان گذاران بسیاری از سلسله هایی که در این دوره روی کار آمدند، بدون اجازه و تأیید خلیفه قدرت را به دست گرفت. یعقوب لیث صفاری، بنیانگذار حکومت صفاریان، حسن بن زید، مؤسس حکومت علویان طبرستان و مرداویج برپاکننده سلسله زیاریان , سران بویه که سلسله آل بویه را بنیان نهادند، از آن جمله بودند. سلسله های حکومتی که در سده های سوم تا پنجم بر مناطق مختلف ایران فرمان می راندند، روابط متفاوتی با خالفت عباسی داشتند. طاهریان و سامانیان؛ امیران سلسله های طاهری و سامانی عموما نسبت به خلفای بنی عباس اظهار اطاعت ظاهری میکردند در مواردی با دشمنان خلافت مانند علویان طبرستان و خوارج ِ در سیستان سر ستیز داشتند. اظهار اطاعت این امیران نسبت به خالفت، به قدرت آنان در نظر عامه مردم مسلمان مقبولیت و مشروعیت می بخشید. با این حال، حاکمان طاهری و سامانی دراداره امور قلمرو خود استقلال کامل داشتند و با اراده و اختیار خود درباره مسائل سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سرزمینهای تحت فرمان، تصمیم گیری و عمل میکردند علویان طبرستان؛روابط حکومت علویان طبرستان با خالفت عباسی همواره خصومت آمیز بود؛ زیرا امیرِان شیعه مذهب این سلسله که از سادات علوی به شمار میرفتند، خود مدعی خلافت بودند و عباسیان را غاصب خلافت می شمردند. ازاین رو، بیشتر دوران حکومت علویان طبرستان (250 ــ316ق) به کشمکش و جنگ با سپاهیان خلیفه و لشکریان طاهریان و سامانیان که متحد خلافت بودند، سپری شد. ت) روابط با خلافت عباسی صفاریان; رابطه صفاریان با خالفت عباسی فراز و نشیب زیادی را طی کرد. با وجود آنکه یعقوب بدون فرمان و بی‌ اجازه خلیفه عباسی به قدرت رسید، اما موفقیتهای او در سرکوب خوارج و جهاد با کفار مرزهای شرقی، موجب شد که خلیفه فرمان حکومت سیستان، کابل و بلخ را برای وی ارسال نماید. با این حال، پس از حمله یعقوب به نیشابور و از میان برداشتن حکومت طاهریان و سپس لشکرکشی ناموفق امیر صفاری به بغداد، روابط دو طرف به خصومت گرایید. در زمان عمرو لیث، برادر و جانشین یعقوب، دشمنی و درگیری میان صفاریان و خالفت عباسی کمتر شد؛ امیر صفاری نسبت به خلیفه اظهار تبعیت کرد و به نام او خطبه خواند، خلیفه نیز حکومت عمرو را بر مناطقی که در اختیار داشت، تأیید کرد. با وجود این، عباسیان همچنان نسبت به صفاریان بیاعتماد بودند. از اینرو، در جنگ میان عمرو با امیر اسماعیل سامانی، ِ خلیفه جانب سامانیان را گرفت و پس از آنکه در این جنگ عمرو به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد، خلیفه ناجوانمردانه دستور به قتل او داد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته