پاورپوینت استراتژی تجاری و استراتژی تکنولوژی (pptx) 35 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 35 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
عنوان:
استراتژی تجاری و
استراتژی تکنولوژی
معنی کلمه استراتژی ( راهبـرد )
استراتژی یا راهبـرد : شاخهای از علم مدیریت است که در فنون مختلف مثل اقتصاد، تجارت و به ویژه عرصه سیاست کاربرد دارد. واژه استراتژی از کلمه یونانی (استراتگوس) Strategos گرفته شدهاست. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار میرفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام «استراتگوس» فرماندهی میشد.طبق تعریف لغتنامه وبستر، «استراتژی، علم برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی بزرگ در مقیاس کلان، با هدف تشخیص و یافتن بهترین موقعیت قبل از شروع درگیری واقعی با دشمن است»
استراتژی عالیترین سطح از میان سطوح ۴ گانه مدیریت و برنامه ریزی می باشد :
۱. سطح راهبردی یا استراتژیک
۲. سطح عملیاتی
۳. سطح تاکتیکی (راهکنشی)
۴. سطح تکنیکی (فنی)
راهبرد شامل زمینههای کاری گوناگون میشود از جمله:
راهبرد نظامی
راهبرد بازاریابی
مدیریت راهبردی
راهبرد اقتصادی
راهبرد برنامهریزی
مقصود از استراتژی چیست ؟
استراتژی عبارت است از آماده شدن و برنامه ریزی برای آینده . ابزاری است که بوسیله آن اهداف بلند مدت محقق می گردد . به زبان تجاری ، نشان می دهد که یک سازمان چگونه می خواهد به اهدافش دست یابد و موفق شود . استراتژی همچنین طرحی را نشان می دهد که برای رقابت کردن و پیروز شدن می باید از آن استفاده کرد . یک استراتژی موارد زیر را نیز در نظر می گیرد : تعریف اهداف ، تصمیم گیری درباره روش رسیدن به این اهداف ، تعیین طرح های عملی برای ایجاد وظایف خاص و پیگیری کارهای تمام شده برای مطمئن شدن از تحقق اهداف .
لذا ، یک استراتژی در وهله نخست می باید (هسته) فعالیتهای شرکت را تأیید کند آنچه که شرکت می داند – و سپس باید مشخص کند که شرکت چه می تواند بکند .
مدیریت استراتژیک
فرآیندی است که از سه جزء مهم و به هم وابسته تشکیل می شود :
1 - برنامه ریزی استراتژیک که شامل تععین بینش استراتژیک و طراحی استراتژی می گردد . این جزء از مدیریت استراتژی بر ( استراتژیک کردن ) تأکید می کند .
2 - اجرای استراتژی شامل توصیف و تشریح اعمالی می گردد که می باید پیروی شود و هم چنین طراحی واحدهای کاری مسئول اجرای عملیات و پروژه های استراتژیک . این جزء از مدیریت استراتژیک شامل برنامه ریزی منظم و تاکتیک ها می شود .
3 - ارزیابی استراتژی و معیارهای ارزیابی عملکرد ، ساز و کارهای بازخورد ، بهبود مستمر و فرایند یادگیری سازمانی را شامل می شود . این جزء از مدیریت استراتژیک پالایش استراتژی و تصحیح و اصلاح طرح ها را میسر می سازد .
استراتژی را می توان شامل فعالیتهای خلق بینش ،
طوفان مغزی ، تفکر درباره آینده و تجزیه و تحلیل شرایط
و روندهای موجود در جامعه ، صنعت و بازار دانست.
استراتژیک کردن باید به یک بینش ، یک مأموریت ، یک مجموعه از اهداف عینی که جهت حرکت سازمان را مشخص می کند منجر شود . و فرایند برنامه ریزی ، نقشه مسیر به طرف اهداف و سیستم هایی را که بر اساس ارزیابی عملکرد به حرکت و فعالیت خود ادامه می دهند را ترسیم می کند .
طراحی یک استراتژی
طراحی یک استراتژی نیازمند یک هسته و واحدهای عملیاتی است
برای اجرای استراتژی هسته ی یک استراتژی را می توان مثل یک مغز دانست . مغز اطلاعات را از محیط اطراف دریافت می کند ، آن را پردازش می کند ، اهداف را تعیین می کند و شبکه ای از واحدهای عملیاتی در سیستم انسانی را هماهنگ می کند . این واحدها ، ماهیچه ها ، قلب ، شش ها و دیگر اندامها هستند . هر یک از این اندامها ، وظایف خودشان را انجام می دهند .
در یک شرکت ، مدیریت به عنوان مغز فعالیت های تجاری وظیفه طراحی استراتژی را به عهده دارد و اطلاعات را از محیط اطراف دریافت می دارد ، آن را پردازش می کند و اهداف و سیاستهای مناسب را طراحی می کند تا واحد های عملیاتی سازمان آنها را پیروی و اجرا کنند . هسته ی استراتژی بر پایه ی بینش ، مأموریت و اهداف کلی و عملیاتی ، که می باید محقق شوند ، استوار است .واحدهای عملیاتی یک سازمان ، درست مثل اندامهای بدن انسان ، استراتژی را طبق سیاستها یا برنامه های از پیش تعیین شده اجرا می کنند .