پاورپوینت اَلدَّرْسُ السّادِسُ عربی، زبان قرآن پایه نهم (pptx) 26 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 26 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
اَلدَّرْسُ
السّادِسُ
عربی
، زبان قرآن
پایه نهم
تَغْییرُ الْحَیاةِ
اِبتَدَأَ الْعامُ الدِّراسیُّ الْجَدیدُ وَ ذَهَبَ تَلامیذُ الْقَریَهِ إِلَی
الْمَدرَسَهِ. کانَتِ
الْقَریَهُ صَغیرَهً وَ جَمیلَهً. دَخَلَتِ الْمُدَرِّسَهُ فِی الصَّفِّ الرّابِعِ. کانَ الصَّفُّ مُزدَحِماً. قالَتِ الْمُدَرِّسَهُ لِلْبَنینَ: «اِجْلِسوا عَلَی الْیَمینِ.» وَ قالَتْ لِلْبَناتِ: «اِجْلِسْنَ عَلَی الْیَسارِ
.»
هیَ شاهَدَتْ تِلمیذَهً راسِبَهً باِسْمِ «ساره». رَسَبَتْ «ساره» عِندَها فِی السَّنَهِ الْماضیهِ؛ فَحَزِنَتْ وَ ذَهَبَتْ لِمُشاهَدَهِ مِلَفِّها لِلاِطّلاعِِ عَلَی ماضیها
.
فی مِلَفِّ السَّنَهِ الْأُولَی: هیَ تِلمیذهٌ جَیِّدَهٌ جِدّاً. تَکتُبُ واجِباتِها جَیِّداً. هیَ نَشیطَهٌ و ذَکیَّهٌ.
سال تحصیلی نو آغاز شد و دانش آموزان روستا به مدرسه رفتند. روستا کوچک و زیبا بود. خانم معلم وارد کلاس چهارم شد. کلاس شلوغ بود. خانم معلم به پسرها گفت: «سمت راست بنشینید.» و به دخترها گفت: «سمت چپ بنشینید
.»
او دانش آموزی مردود به نام ساره را دید.ساره در سال گذشته نزدش مردود شد.پس ناراحت شد و برای دیدن پروندهاش و برای آگاه شدن بر گذشتهاش رفت
.
در پرونده سال اول: او دانش آموزی بسیار خوبی است. تکلیفهایش را خوب مینویسد. او فعال و باهوش است.
وَ فی مِلَفِّ السَّنَهِ الثّانیَهِ: هیَ تِلمیذهٌ جَیِّدَهٌ جِدّاً. لکِنَّها حَزینَهٌ. أُمُّها راقِدَهٌ فیِ الْمُستَشفَی. وَ فی مِلَفِّ السَّنَهِ الثّالِثَهِ: هیَ فَقَدَتْ والِدَتَها فی هذِەِ السَّنَهِ. هیَ حَزینهٌ جِدّاً
.
وَ فی مِلَفِّ السَّنَهِ الرّابِعَهِ: هیَ تَرَکَتِ الدِّراسَهَ وَ لا تُحِبُّ الْمَدرَسَهَ وَ تَنامُ فِی الصَّفِّ. الْمُدَرِّسَهُ لامتَْ نَفْسَها وَ غَیَّرَتْ طَریقَهَ تَدریسِها
.
بَعدَ مُدَّهٍ فی حَفْلَهِ میلادِ الْمُدَرِّسَهِ جَلَبَ التَّلامیذُ هَدایا لَها وَ جَلَبَتْ ساره لِمُدَرِّسَتِها هَدیَّهً فی وَرَقَهِ صَحیفَهٍ.
در پرونده سال دوم: او دانش آموزی بسیار خوبی است. ولی غمگین است. مادرش در بیمارستان بستری
است.
در
پرونده سال سوم: او مادرش را در این سال از دست داد. او بسیار غمگین
است. و
در پرونده سال چهارم: او درس خواندن را ترک کرد و مدرسه را دوست ندارد و در کلاس میخوابد. خانم معلم خودش را سرزنش کرد و روش تدریسش را تغییر داد. پس از مدتی دانش آموزان در جشن تولد خانم معلم برایش هدیههایی آوردند و ساره برای خانم معلمش هدیهای در برگه روزنامهای آورد.
هدیه شیشه عطر مادرش بود که اندکی عطر در آن بود ، پس دانش آموزان خندیدند؛ خانم معلم به پسرها گفت: «نخندید» و به دخترها گفت: «نخندید» خانم معلم از آن عطر به خودش عطر زد
.
ساره نزد معلمش آمد و گفت: «بوی تو مانند بوی مادرم است
.»
خانم معلم ساره را تشویق کرد و او دانش آموزی نمونه شد. و پس از چند سال؛ خانم معلم نامهای از ساره دریافت کرد که در آن نوشته شده بود: «تو بهترین معلمی هستی که در زندگیام دیدم، تو سرنوشتم را تغییر دادی. من حالا پزشک هستم.»
کانَتِ الْهَدیَّهُ زُجاجَهَ عِطرِ أُمِّها، فیها قَلیلٌ مِنَ الْعِطرِ، فَضَحِکَ التَّلامیذُ؛ فَقالَتِ الْمُدَرِّسَهُ لِلْبَنینَ: «لا تَضْحَکوا» وَ قالَتْ لِلْبَناتِ: «لا تَضحَکْنَ». اَلْمُدَرِّسَهُ عَطَّرَتْ نَفْسَها بِذٰلِکَ الْعِطْرِ
.
جاءَتْ ساره عِندَ مُدَرِّسَتِها وَ قالَتْ: «رائِحَتُکِ مِثلُ رائِحَهِ أُمّی
.»
شَجَّعَتِ الْمُدَرِّسَهُ ساره؛ فَصارَتْ تِلمیذهً مِثالیّهً وَ بَعدَ سَنَواتٍ؛ اِسْتَلَمَتِ الْمُدَرِّسَهُ رِسالَهً مِنْ ساره مَکْتوباً فیها: «أَنتِ أَفضَلُ مُعَلِّمَهٍ شاهَدْتُها فی حَیاتی. أَنتِ غَیَّرْتِ مَصیری. أَنا الْآنَ طَبیبَهٌ.»
و پس از مدتی، خانم معلم نامهای دیگر را از خانم دکتر ساره دریافت کرد که در آن از وی حضور در جشن عروسیاش و نشستن در جایگاه مادر عروس را خواسته بود
.
هنگامی که خانم معلم در جشن عروسیاش حاضر شد؛ ساره به او گفت: خیلی ممنونم ای خانم! تو زندگیام را تغییر دادی. پس خانم معلم به او گفت
:
«نه ای دخترم؛ تو زندگیام را تغییر دادی؛ پس فهمیدم که چگونه درس بدهم.»
وَ بَعدَ مُدَّهٍ، اِسْتَلَمَتِ الْمُدَرِّسَهُ رِسالَهً أُخْرَی مِنَ الطَّبیبَهِ ساره؛ طَلَبَتْ مِنْهَا الْحُضورَ فی حَفلَهِ زَواجِها وَ الْجُلوسَ فی مَکانِ أُمِّ الْعَروسِ
.
عِندَما حَضَرَتْ مُدَرِّسَتُها فی حَفلَهِ زَواجِها؛ قالَتْ لَها ساره: «شُکراً جَزیلاً یا سَیِّدَتی؛ أَنتِ غَیَّرْتِ حَیاتی.» فَقالَتْ لَها الْمُدَرِّسَهُ
:
«لا یا بِنتی؛ أَنتِ غَیَّرْتِ حَیاتی؛ فَعَرَفْتُ کَیفَ أُدَرِّسُ.»
با توجه به متن درس پاسخ درست را انتخاب کنید.
فِعْلُ
النَّهْي (2)
یا أَولادُ، لا تَفْعَلوا
(ای پسران انجام ندهید
)،
یا بَناتُ، لا تَفْعَلْنَ
(ای دختران انجام ندهید
)
یا وَلَدانِ، لا تَفْعَلا
(ای
دو پسر انجام ندهید
)،
یا بِنتانِ، لا تَفْعَلا
(ای دو دختر انجام ندهید)
یا زُمَلائی، رَجاءً،
لا تَنْزِلوا
، اِصْعَدوا.
(جمع مذکر)
معنی:
ای همکلاسیهای من، لطفاً پایین نیایید، بالا بروید.
یا زَمیلانِ، رَجاءً،
لا تَنْزِلا
؛ اِصْعَدا.
(مثنی مذکر)
معنی:
ای همکلاسیها لطفاً پایین نیایید، بالا بروید.
یا زَمیلاتی، رَجاءً،
لا تَنْزِلْنَ
، اِصْعَدْنَ.
(جمع مونث)
معنی:
ای همکلاسیهای من، لطفاً پایین نیایید، بالا بروید.
یا زَمیلَتانِ، رَجاءً،
لا تَنْزِلا
؛ اِصْعَدا.
(مثنی مونث)
معنی:
ای همکلاسیها لطفاً پایین نیایید، بالا بروید.