پاورپوینت درس دوازدهم آموزش قرآن پایه چهارم دبستان سوره آل عِمران سوره محمد (pptx) 21 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 21 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

سوره آل عِمران/سوره محمد درس دوازدهم آموزش قرآن پایه چهارم دبستان آیات 38 تا 45 سوره ی آلِ عِمران را در گروه های دو یا سه نفره برای یک دیگر بخوانید. تمرین اول بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٨﴾ فَنَادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَى مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَیِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿٣٩﴾ قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ قَالَ کَذَلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ﴿٤٠﴾ قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ إِلا رَمْزًا وَاذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَالإبْکَارِ ﴿٤١﴾ وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ ﴿٤٢﴾ یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ ﴿٤٣﴾ ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿٤٤﴾ إِذْ قَالَتِ الْمَلائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿٤٥﴾ حضرت زكريّا و یحیی لب های حضرت زکريّا آهسته تکان می خورد و قطره های اشک آرام بر گونه های او می لغزيد. صدايی مانند آه فضای محراب را پر کرد: خدايا ، فرزندی از من باقی نمانده و عمرم رو به پايان است. اکنون بيش از همه وقت احساس می کنم بايد امانت پيامبری را به کسی بسپارم. خدايا ، تو همانی که برای مريم از بهشت روزی می فرستی! در بهار ميوه ی پا ييزی! در تابستان ميوه ی زمستانی! تو همانی که چشم حضرت ابراهيم را در کهن سالی به حضرت اسماعيل و اسحاق روشن کردی. خدايا، به من نيز جانشينی شايسته و نيکو عطا کن! نسیم ملایمی چهره ی حضرت زکریّا را نوازش کرد، نور خیره کننده ای بر او تابید و صدای صمیمی و گرمی در فضای محراب پیچید، ای زکريّا اَنَّ اللّهَ یُبَشِّرُكَ بیَحیی … خدا تو را به فرزندی بشارت می دهد که نامش يحيی است . او کودکی است خوب که با پدر و مادرش مهربان و خوش رفتار است، به کسی زور نمی گوید، خدا را نافرمانی نمی کند و پیامبر خدا خواهد بود، اين صدا، صدای آشنای فرشته ی وحی بود. نماز شامگاه که تمام شد، حضرت زکرياّ برخاست و رو به جمعيت ايستاد. و مثل هر روز خواست برای مؤمنان سخن بگويد، ولی نتوانست. با خود انديشيد: فرشته ی الهی گفته است که نشانه ی اين معجزه که من صاحب فرزند خواهم شد، آن است که من تا سه روز نمی توانم سخن بگويم. شادی عجيبی در دل زکريّا افتاد. در دل با خدا نجوا کرد. خدای مهربانِ من! دل به تو سپرده ام. آن وعده ای که تو می دهی، بی شک انجام خواهد شد. گاه حضرت زکریّا با اشاره به مردم فهماند که بروند و صبح و شب عبادت کنند. حضرت يحیی در آغوش پدر می خنديد. حضرت زکريّا خم شد و گلوی يحيی را بوسيد و زير لب گفت: بوی بهشت می دهد. همسر زکريّا با دستان لرزان خود يحیی را از پدر گرفت. يحيی در آغوش مادر شير می خورد و با دستان کوچک خود، چروک های دست او را نوازش می کرد. حضرت زکريّا چشم به يحيی دوخت و آرام گفت: او پس از من پيامبر خداست، در کودکی به مقام پیامبری می رسد و در بزرگسالی حضرت عيسی عليه السّلام را ياری می دهد. قرائت آیات درس را از کتاب گویا گوش کنید و با نشان دادن خط، همراه با آن بخوانید. تمرین دوم آیات ١٠ و ١١ سوره ی مریم را که درباره ی حضرت زکریّا و یحیی علیهِمَا السَّلام است، بخوانید و به ترجمه ی آن ها توجه کنید.